بر اساس نظریه رودریک (1998) تحت عنوان فرضیه رودریک، جهانیشدن اقتصادی میتواند اندازه دولت را افزایش دهد. در این راستا، مقاله حاضر سعی دارد با ارائه یک الگوی مفهومی در زمینه عوامل مؤثر بر اندازه دولت و آزمون تجربی آن از طریق تحلیلهای همانباشتگی پانلی با وابستگی مقطعی و روش بهروزرسانی مکرر و کاملاً تعدیلشده (Cup-FM) (ارائهشده توسط بای و همکاران (2009)) با استفاده از دادههای 8 کشور در حال توسعه و اسلامی گروه D8، رابطه بین جهانیشدن اقتصادی و اندازه دولت را بررسی کند. به این منظور از جنبه اقتصادی شاخص جهانیشدن KOF، بهعنوان شاخص جهانیشدن اقتصادی استفاده شده است. این جنبه، شامل جریانهای واقعی تجارت از قبیل تجارت، سرمایهگذاری مستقیم خارجی و سرمایهگذاری در پرتفولیو و همچنین موانع تجارت از قبیل محدودیتها و تعرفهها بر روی جریانهای واقعی است. نتایج این تحقیق حاکی از تأثیر مثبت جهانیشدن اقتصادی بر اندازه دولت و در نتیجه تأیید فرضیه رودریک برای کشورهای مورد مطالعه است. نتایج دیگر این تحقیق، نشاندهنده تأثیرپذیری مثبت و معنادار اندازه دولت از تولید ناخالص داخلی سرانه (تأیید قانون واگنر) و خالص دموکراسی و تأثیرپذیری منفی آن از درجه شهرنشینی است.
کلید واژگان :جهانیشدن اقتصاد؛ اندازه دولت؛ وابستگی مقطعی؛ به روز رسانی مکرر و کاملاً تعدیلشده (Cup-FM)؛ فرضیه رودریک
ارزش ریالی : 600000 ریال
با پرداخت الکترونیک