همواره روشنفکران و متفکّران مکاتب مختلف به قصد ترسیم سیمای انسان کامل، مؤلّفههایی را ارائه کردهاند. آبراهام مزلو از پایهگذاران روانشناسی انسانگرا، برای انسان کامل مورد نظر خود کـه از آن به فرد خـود شـکوفا تعبیر میکند؛ ویژگیهایی را عرضـه میکند که طبق دیدگاه وی، در مـورد بیشتر افراد موفّق مصداق دارد. رسـتم یکی از موفّقترین و کـامیابترین شخصیّتهای شاهنامه است و عناصر اصلی ویژة افراد خودشکوفای مزلو دراندیشهها، رفتار و گفتار وی قابل بازیابی است. این مقاله، در آغاز «آبراهام مزلو»، نظریّة خودشکوفایی و عناصر آن را معرّفی میکند و آنگاه در قسمت اصلی مقاله، به توصیف و تحلیل شخصیّت رستم (با تکیه بر داستان رستم و اسفندیار) مطابق با الگوهای معرّفی شده میپردازد. در واقع، این پژوهش رستم را به عنوان الگوی ایرانی برای نظریّة مزلو معرفی میکند که به نمونههایی از داستان رستم و اسفندیار مستند شده است. به نظر میرسد که فردوسی در طرح این داستان که در واقع، آخرین حضور جدّی رستم در صحنه است، خواسته تا برتری جسمی، روحی، شخصیّتی و معنوی رستم را به نمایش بگذارد.
کلید واژگان :مزلو، رستم، اسفندیار، شخصیّت، انسان کامل، نظریّة خودشکوفایی.
ارزش ریالی : 1200000 ریال
با پرداخت الکترونیک