پژوهش حاضر با هدف مقایسه تصورات یادگیری وعادتهای مطالعه دانشجویان با استعداهای درخشان و دانشجویان عادیانجام شد. طرح پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسهای بود. جامعة آماری شامل همه دانشجویان با استعدادهای درخشان و عادی دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 91-1390 بودند که از بین آنها نمونهای به حجم 242 نفر (141 نفر دانشجوی با استعدادهای درخشان و 141 نفر دانشجوی عادی) به روش هدفمند انتخاب شدند و به پرسشنامههای تصورات یادگیری (پردی و هاتی، 2002) و عادتهای مطالعه (پالسانی و شارما، 1989) پاسخ دادند. تحلیل دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که بین دو گروه از نظر تصورات یادگیری کلی تفاوت معنیداری وجود ندارد (05/0P>). با وجود این، میانگین نمره دانشجویان عادی در خردهمقیاسهای یادگیری به عنوان به دست آوردن اطلاعات، یادگیری به عنوان یادآوری و استفاده از اطلاعات، به طور معنیدار بالاتر از دانشجویان با استعدادهای درخشان بود (05/0P<)، میانگین نمره دانشجویان با استعدادهای درخشان در خردهمقیاسهای یادگیری به عنوان تغییر شخصی، یادگیری به عنوان فرآیندی که به زمان و مکان محدود نیست و یادگیری به عنوان رشد قابلیت اجتماعی به طور معنیدار بالاتر از دانشجویان عادی بود (01/0P<) و در خردهمقیاس یادگیری به عنوان وظیفه بین دو گروه تفاوت معنیداری مشاهده نشد (05/0P>). افزون بر این یافتههای پژوهش نشان داد که میانگین نمره عادتهای مطالعه کلی دانشجویان با استعدادهای درخشان به طور معنیدار بالاتر از دانشجویان عادی است (01/0P<). همچنین در خردهمقیاسهای تقسیمبندی زمان، وضعیت فیزیکی، توانایی خواندن، یادداشت کردن و انگیزش یادگیری میانگین نمره دانشجویان با استعدادهای درخشان به طور معنیدار بالاتر از دانشجویان عادی بود (01/0P<) اما در خردهمقیاسهای حافظه، برگزاری امتحانات و تندرستی بین دو گروه تفاوت معنیداری دیده نشد (05/0P>). با توجه به یافتههای به دست آمده میتوان گفت که عادتهای مطالعه مناسب مستلزم تصورات یادگیری عمیقتر است. بنابراین پیشنهاد میشود آموزش و یادگیری کاربردیتر شود تا تصورات یادگیری دانشجویان عمیقتر شود و از این طریق عادتهای مطالعه آنها بهبود یابد.
کلید واژگان :تصورات یادگیری؛ عادتهای مطالعه؛ دانشجویان با استعداهای درخشان؛ دانشجویان عادی
ارزش ریالی : 600000 ریال
با پرداخت الکترونیک