زمينه و هدف: رفتار مجرمانه فرايند پيچيده و چندبعدي است كه تحت تأثير متقابل عوامل محيطي و زمينه¬هاي سرشتي فردي قرار دارد. يكي از جهت¬گيري¬هاي مهم در مطالعه رفتار مجرمانه، بررسي پيوند بين گرايشات شخصيتي با ارتكاب جرم و رفتارهاي بزهكارانه است. لذا بر اين اساس هدف پژوهش حاضر پيش¬بيني خودكنترلي و تنظيم عواطف در بزهكاران بر اساس صفات شخصيتي است. روش¬شناسي: روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي بود. جامعه آماري كليه بزهكاران دختر شهر تبريز بودند كه در سال 1395 در كانون اصلاح و تربيت نگه¬داري مي¬شدند. به علت محدود بودن جامعه مورد مطالعه، تمامي اعضا (60 نفر) به روش سرشماري به عنوان نمونه انتخاب شدند. براي جمع¬آوري داده¬ها از پرسشنامه¬هاي شخصيت آيزنك، خودكنترلي تانجي و كنترل عواطف ويليامز و همكاران استفاده شد. تجزيه و تحليل داده¬ها با روش آماري ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون انجام گرفت. يافته¬ها: نتايج پژوهش نشان داد كه بين عامل¬هاي شخصيتي روان¬¬پريشي¬گرايي و روان¬رنجوري با خودكنترلي و كنترل عواطف رابطه مثبت و معناداري وجود دارد. همچنين بين عامل شخصيتي روان¬پريشي-گرايي با مؤلفه¬هاي خشم، خلق افسرده و اضطراب كنترل عواطف رابطه مثبت و معنادار و با عاطفه مثبت رابطه¬اي ندارد. بين عامل شخصيتي روان¬رنجورخويي با مؤلفه¬هاي خشم، خلق افسرده كنترل عواطف رابطه مثبت و معنادار و با اضطراب و عاطفه مثبت رابطه¬اي مشاهده ندارد. از طرفي نتايج تحليل رگرسيون نشان داد كه ويژگي¬هاي شخصيتي مي¬توانند خودكنترلي و كنترل عواطف در بزهكاران پيش¬بيني كنند. نتيجه¬گيري: شناخت بهتر صفات شخصيتي افراد بزهكار مي¬تواند در درك، ارزيابي، و كنترل عواطف و خودكنترلي آن¬ها كمك نمايد.
کلید واژگان :صفات شخصیتی، خود کنترلی، تنظیم عاطفی، بزهکاران.
ارزش ریالی : 600000 ریال
با پرداخت الکترونیک