در این مطالعه، سیاستگذاری پولی در اقتصاد ایران با استفاده از نوع تبدیلیافته از قاعده تیلور که در آن نرخ رشد پایه پولی براساس انحراف تولید از تولید بالقوه و تورم از تورم هدف تعیین میشود، مورد بررسی و آزمون قرار میگیرد. یکی از ویژگیهای اقتصاد ایران آن است که در آن تورم هدف صریحی برای سیاستگذار پولی وجود ندارد. بنابراین فرض میشود که تورم هدف سیاستگذار پولی صرفاً برای خود او مشخص بوده و سایر فعالان اقتصادی از آن خبر ندارند. با توجه به این نکته ابتدا با فرض ثبات ضرایب مدل در طول زمان و فرض غیرقابل مشاهده بودن تورم هدف، این متغیر با استفاده از فیلتر کالمن برآورد میشود. در ادامه با فرض اینکه حساسیت بانک مرکزی نسبت به دو هدف تورم و تولید در دورههای رکود و رونق اقتصادی متفاوت است، پارامترهای مدل با استفاده از رویکرد مارکوف سوئیچینگ برآورد میشود. نتایج حاصل از برآورد این مدل حاکی از آن است که به استثنای چند سال ابتدایی دوره تحت بررسی، سیاستگذار توانسته تشخیص نسبتاً درستی از وضعیت رکود و رونق اقتصادی (که براساس الگوریتم برای-بوشان استخراج شده) داشته باشد، اما این تشخیص با وقفه صورت گرفته است.
کلید واژگان :تورم هدف ضمنی؛ سیاستگذاری پولی؛ فیلتر کالمن و مارکوف سوئیچینگ
ارزش ریالی : 600000 ریال
با پرداخت الکترونیک