کارآفرينی استراتژيک بهعنوان محرکی جهت دستيابی به مزيت رقابتی در کشورهای توسعهيافته و در حال توسعه عمل می-کند، زيرا در آن کارآفرينی، به شناسايی فرصتها و مديريت استراتژيک بهعنوان عاملی جهت تبديل فرصتها به مزيت رقابتی درک میشود. مطالعات نشان دادهاند که کارآفرينی استراتژيک دارای ابعادی است که به واسطه آنها در جستجوی فرصتهای کارآفرينانه و کسب مزيت رقابتی میباشد. هدف اين مقاله، بررسی روابط ميان ابعاد مزبور و مزيت رقابتی می-باشد. در اين راستا، مدلی که نشانگر رابطه بين ابعاد کارآفرينی استراتژيک با مزيت رقابتی باشد، ارايه شده است. برای دستيابی به اهداف پژوهش علاوه بر مطالعات کتابخانهای، مطالعات ميدانی در کليه نهادهای متولی صنعت ساختمان ايران با استفاده از ابزار پرسشنامه صورت گرفت. روايی پرسشنامه به روش اعتبار محتوی توسط اساتيد دانشگاه و تحليل عاملی بررسی و تأييد شد و پايايی آن با آلفایکرونباخ 95 درصد مورد تأييد قرار گرفت. پس از دستهبندی شاخصها با تحليل عاملی، با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری (نرمافزار AMOS)، روابط ساختاری مدل آزمون شد. يافتهها نشان داد که مقادير شاخصهای برازش مدل، مناسب بوده و از 5 فرضيه، 1 فرضيه رد شد که اين امر بيانگر تأثير معنیدار ابعاد کارآفرينی استراتژيک بر مزيت رقابتی میباشد. نتايج پژوهش، مديران عالی را به پيادهسازی مفهوم کارآفرينی استراتژيک که علاوه بر شناسايی و بهرهبرداری از فرصتهای بالقوه، راه را برای صنعت جهت دستيابی به مزيت رقابتيِ بيشتر هموار می-سازد، ترغيب میکند.
کلید واژگان :صنعت ساختمان، کارآفرينی استراتژيک، ابعاد کارآفرينی استراتژيک، خلاقيت و توسعه نوآوری، مزيت رقابتی.،
ارزش ریالی : 1200000 ریال
با پرداخت الکترونیک