چکیده :

آگاه شدن از مسأله ی خطاهای اندیشه، جهت اجتناب از داوری های نادرست، مقوله ای است که در آن، فلاسفه ی قدیم و فلاسفه ی عصر جدید و نیز بسیاری از شاعران بلاد اسلامی که از این حلقه به شمار می آیند، اتفاق نظر دارند. در این مقاله، سعی بر آن است تا ابتدا این خطاها را از دیدگاه فرانسیس بیکن - فیلسوف نامبردار اواخر قرن شانزده و اوایل قرن هفدهم که از آن ها به بت تعبیر می¬کند، معرفی کرده، سپس موانعی که خطاهای اندیشه در مسیر پژوهش حقیقی و قضاوت صحیح به وجود میآورند، نشان داده شود. در نهایت آراء فرانسیس بیکن و مولانا جلال الدین محمد بلخی در مثنوی، پیرامون این خطاها، مقایسه شده و وجوه اشتراک و اختلاف آن ها بررسی می¬شود.

کلید واژگان :

مولوی، مثنوی معنوی، فرانسیس بیکن، خطاهای اندیشه، بت.



ارزش ریالی : 600000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک