چکیده :

یکی از اصول ضروری در ترجمه‌های وفادار و مطلوب ایجاد یا برقراری تعادل میان ساختارهای زبان مبدأ و مقصد است. ساختارهای زبانی، به‌ویژه ساختار نحوی نقش بنیادی در فرایند ترجمه و تحلیل‌های بین زبانی دارد. مفعول مطلق از نقش‌های نحوی است که در زبان فارسی شباهت ساختاری ندارد و باید بر مبنای معادل ساختاری آن در زبان فارسی (یعنی قید با انواع مختلف آن) معادل‌یابی گردد تا پیام کتاب مقدّس قرآن هرچه دقیق‌تر و صحیح‌تر در اختیار تشنگان معرفت وحیانی قرار گیرد. کم‌توجّهی به این امر باعث شده که ترجمة مفعول مطلق از لغزشگاه‌های ترجمه‌های فارسی قرآن کریم گردد. با این مبنا، ترجمة استاد فولادوند مورد بررسی قرار گرفت که نتایج حاصله نشان می‌دهد این ترجمه در یافتن معادل برای انواع مختلف مفعول مطلق نسبت به بیشتر ترجمه‌های معاصر موفّق عمل کرده است، به‌گونه‌ای که در یافتن معادل ساختاری برای مفعول مطلق تأکیدی بیشترین توفیق را داشته است و همة مفعول مطلق‌های تأکیدی سورة نساء بر مبنای معادل ساختاری به درستی ترجمه شده است.

کلید واژگان :

ترجمة قرآن، مفعول مطلق، ترجمة فولادوند، ساختار نحوی.



ارزش ریالی : 600000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک