امروزه بسياري از مديران ،نقش اساسي دانش را در كسب مزيت رقابتي و دنبال كردن اهداف استراتژيك سازمان درك كردهاند و مديريت دانش به صورت يك الزام رقابتي در سازمانها درآمده است. با وجود اين اگر زيرساختهاي مناسب و پيشنيازهاي لازم براي استفاده از چنين فرآيندي فراهم نباشد، حاصلي جز انزجار منابع انساني و اتلاف منابع مالي در پي نخواهد داشت. بنابراين، ضروري است كه سازمانها قبل از هر اقدامي، از آمادگي سازمان خود در ارتباط با استقرار آن اطمينان حاصل نمايند. براي رسيدن به چنين هدفي ارائة مدلي براي سنجش آمادگي سازمان براي مديريت دانش، اجتنابناپذير است. در پژوهش حاضر، ابتدا مدلي فرضي ارائه شده و از طريق پرسشنامهاي در معرض اظهار نظر 50 نفر از صاحبنظران قرار گرفته است. بعد ازمشخص شدن مدل نهايي، براي تعيين وزن عوامل و شاخصهاي آن از روش ميانگين موزون استفاده شده است. در نهايت، ميزان كاربردي بودن مدل، در مركز آمار ايران مورد آزمون قرار گرفته، وضعيت آمادگي آن در ابعاد مختلف مشخص شده و بر اساس وضعيت آن پيشنهادهايي ارائه شد.
کلید واژگان :مديريت دانش، مدل آمادگي، تحليل عاملي، مركز آمار ايران
ارزش ریالی : 600000 ریال
با پرداخت الکترونیک