چکیده :

ویژگی منحصر به فرد دولتهای رانتیر بهطور کلی، مستقل بودن آنها از جامعه، عدم مالیاتستانی و تفکیک منابع است. در اکثر دولتهایی از این طیف، چنین ویژگیای را بعینه میتوان یافت. این دولتها از حیث سیاسی همواره اقتدارگرا و غیرپاسخگو هستند و سعی دارند بر جامعه مسلط شوند؛ از حیث اقتصادی نیز عموماً تکمحصولی، وابسته بودن و دولتی بودن اقتصاد ویژگی مشترک آنها محسوب میشود. این مقاله درصدد آن است که به بررسی آسیبشناسانۀ دولت رانتی عربستان از حیث اقتصادی و سیاسی بپردازد. این کشور بهعنوان بزرگترین تولیدکنندۀ نفت جهان، وابستگی شدیدی به درآمدهای نفتی دارد و بهرغم اتخاذ سیاستهای اقتصادی برای استقلال از درآمدهای نفتی، این سیاستها همواره کارایی قابلاعتنایی نداشته و بخش قابلتوجهی از اقتصاد این کشور بر پایۀ درآمدهای نفتی قرار دارد. اقتصاد این کشور از آسیبهایی نظیر کاهش رشد اقتصادی، کاهش تولید، ضعف بخش خصوصی، افزایش مصرفگرایی و کاهش تولید رنج میبرد. این کشورِ پادشاهی از لحاظ سیاسی نیز ساختاری بهشدت اقتدارگرا و دیکتاتورمنشانه دارد و درآمدهای نفتی هم ابزاری قدرتمند و پرکاربرد برای پیش بردن سیاستهای غیردموکراتیک است؛ بهطوری که عایدات نفتی توانسته است سالیان متمادی جایگاه آلسعود را بر مسند قدرت تحکیم ببخشد. از اینرو میتوان گفت که این دولت توانسته است با تکیه بر این درآمدها کنشهای اجتماعی جامعۀ مستقل از ساختار سیاسی را با اقناع و خرید سیاسی راضی نگه دارد و کمابیش به ثبات سیاسی دست یابد. به نظر میرسد در عصر جهانی شدن و فناوری، این سیاستها نتواند همچنان تداوم پیدا کند و اگر تغییرات و اصلاحات بنیادی در ساختارهای اقتصادی و سیاسی این کشور ایجاد نشود، میتوان گفت دلارهای بادآوردۀ نفتی دیگر نمیتواند ابزار قابلاعتنایی برای تحکیم پایههای قدرت در این کشور باشد و ممکن است در آینده دچار بیثباتی در ساختارهای اقتصادی و سیاسی شود.

کلید واژگان :

دولت رانتیر، اقتصاد نفت، بیثباتی سیاسی، بیثباتی اقتصادی، رژیم اقتدارگرا.



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک