در بازار رقابتی و متحول امروز، برخورداري از یک استراتژي مناسب تولید، نقش مهمی در زنجیره ارزش هر شرکت صنعتی در
بلند مدت ایفا می کند. به طوري که، رویدادهاي دو دهه ي گذشته نشان می دهد، رقابتی شدن از حیث تجاري، دیگر نه یک انتخاب،
بلکه یک ضرورت و موضوع بقا در بازارهاي داخلی و جهانی است. از این رو، دستیابی به اهداف سازمانی و رقابت کردن به شکل
موفق، مستلزم طراحی و بهره گیري از استراتژي هاي مناسب در زمینه ي تولید بهینه است. با توجه به اهمیت این موضوع، در این
تحقیق، ابتدا از طریق مطالعات کتابخانهاي، بررسی چک لیستها و نظرات کارشناسان، مهمترین شاخصها در انتخاب استراتژي-
هاي تولید در صنعت کاشی شناسایی شده، سپس با استفاده از ابزار پرسشنامه، شاخصهاي کلیدي از طریق آزمون تی تست اتخاذ
و این شاخصها با بکارگیري روش دلفی، در چند مرحله با همگرایی قابل قبولی طبقهبندي خواهند شد. در نهایت از ترکیب آنالیز
فازي جهت سنجش روابط و DEMATEL به عنوان یک ابزار قدرتمند به منظور شناسایی محیط سازمان و آنالیز SWOT
استفاده میشود. مدل ارائه شده به دلیل ترکیب SWOT وابستگیهاي بین استراتژيهاي قابل اجرا و موجود، حاصل از تحلیل
روشهاي مختلف از کارایی بالایی برخوردار است.
