چکیده :

امروزه نگرش و دیدگاه سیاست‌گذارانِ کلانِ مدیریت دانش در فرايندهاي ياددهي و يادگيري علوم و فنون، به طور كامل، دیگرگون شده‌است. به دلیل رواج نظام تک قطبیِ کسب دانش و رسیدن به فن‌آوری منفرد درگذشته، اعتقاد بر این بود که هر کشوری باید به تنهایی مسیر تحول و کسب قدرت آینده‌پژوهی و دانش‌پژوهی را در دستیابی به توسعه‌ی ‌پایدارِ علمی و صنعتی طی کند. اما در سال‌های اخیر با سیر صعودی و افزایش غیر قابل پیش‌بینی حجم اطلاعات و گسترش روزافزون فن‌آوري و نفوذ آن در ابعاد متفاوت زندگي بشر، نظام انزواییِ توسعه‌ی ‌علوم و فنون منسوخ شده و روش‌هاي ترويج، پژوهش و آموزش علوم و فنون در پیوستگی و تعامل با کشورهای دیگر خصوصا توسعه‌یافته و پیشرفته شکل‌ یافته‌است. به همین دلیل ارتباط و تعاملات علمی با جوامع پیشرفته و اَبَر صنعتی، در شیوه‌های ترویج علم وکسب دانش و فنون، باید بخش جدایی ناپذیرِ سیاست راهبردی‌ و مدیریت علمیِ کشورهای در حال توسعه و نیمه صنعتی باشد. در این مقاله برخی از دلایل ناکامی و حرکت کند کشورهای درحال توسعه و نیمه صنعتی را در ترویج علم و کسب دانش روز معرفی نموده و نقش مدیریت نوین را در هدایت و حمایت از سرمایه‌های انسانی در مسیر توسعه‌ی پایدار و رسیدن به خط اَبَر صنعتی و دستیابی به تجهیزات و فن‌آوری‌های مدرن، مشخص می‌نماییم.

کلید واژگان :

مدیریت نوین، توسعه‌ی پایدار، ترویج علم، سرمایه‌های انسانیِ دانش‌بنیان.



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک