چکیده :

هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین سبک های تفکر و یادگیری دانشجویان با خلاقیت آنها انجام شده است. روش: روش تحقیق از نظر شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی (همبستگی) و از نظر هدف کاربردی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجويان كارشناسي ارشد دانشكده علوم تربيتي و مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن می‌باشد که تعداد آنها 900 نفر بوده است. حجم نمونه بر اساس جدول «مورگان» 269 نفر تعیین و نمونه-ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه سبک¬های تفکر «استرنبرگ» مشتمل بر 24 سوال در سه بعد اجرایی، قانونگذار و قضاوتگر در مقیاس هفت گزینه ای، پرسشنامه سبک¬های یادگیری «کلب» مشتمل بر 12 سوال در چهار بعد یادگیری واگرا، همگرا، جذب کننده و انطباق‌یابنده در مقياس چهار گزينه اي و پرسشنامه خلاقيت «عابدي» مشتمل بر 60 سوال در چهار بعد سيالي، ابتكار، انعطاف پذيري و بسط در مقياس سه گزينه اي بوده است. روایی هر سه پرسشنامه از نظر صوری، محتوایی و سازه بررسی شده است و پایایی آنها نیز با اجرای آزمایشی بر روی نمونه‌ای 30 نفره و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ، به ترتیب برابر با 86/0، 81/0 و 83/0 بدست آمده است. داده های گردآوری شده به کمک روش های آمار توصیفی و استنباطی همچون آزمون کالموگروف اسمیرنف، t تک گروه، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون از طریق نرم¬افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتايج: سبک تفکر غالب بیشتر دانشجویان، تفکر قانونگذار و سبک یادگیری آنها، یادگیری واگرا است. همچنین دانشجویان مورد مطالعه، گرایش زیادی به بروز خلاقیت دارند و رابطه معناداري بين سبکهای تفکر و یادگیری دانشجویان با خلاقیت آنها وجود دارد. در نهایت اینکه، به ترتیب مولفه های سبک تفکر قضاوتی، سبک یادگیری همگرا، سبک تفکر قانونگذار، سبک تفکر اجرایی، سبک یادگیری واگرا و در نهایت سبک یادگیری انطباق یابنده پیش بینی کننده های مناسبی برای خلاقیت دانشجویان می باشند.

کلید واژگان :

سبکهای تفکر، سبکهای یادگیری، خلاقیت



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک