چکیده :

قوانین اساسی به عنوان اساس وشاکله در یک کشور می باشند که امورات مملکتی وکشوری را شکل می دهند از این رو توجه به آن ها به عنوان اساسی در اداره و مدیریت کشور ها محسوب می شوند که این قوانین خود از حیث آمیزه های دموکراتیک جایگاه مختلفی را به خود اختصاص می دهند که این امر جایگاه آن هار ا در خصوص رعایت مواضعین دموکراتیک نشان می دهد از این رو در این تحقیق بر آن هستیم که نشان دهیم که هشت قانون اساسی افغانستان از حیث موضعی که نسبت به یکی از مواضعین دموکراتیک یعنی مشارکت برابر در قدرت و شاخص های آن چگونه است؟ وفرضیة این تحقیق آن است که به نظر می رسد هشتمین قانون اساسی در این کشور مساعی لازم را به عمل آورد است تا با کاهش موانع دموکراتیک موجود در قوانین پیشین خود وتقویت اصولات دموکراتیک مذکور توانسته است تا جایگاه خود را در میان قوانین این کشور ارتقاء دهد هرچند که ممکن است این قانون نیز از نواقصی مبرا نباشد اما آن چه به نظر واضح می رسد تلاشی است که در جهت رعایت اصولات دموکراتیک در این کشور انجام گرفته است.روش پژوهش در این مقاله بر اساس شیوة تطبیقی و تحلیلی با استناد به منابع کتابخانة و قوانین این کشور صور گرفته است.

کلید واژگان :

افغانستان، قانون اساسی، درون مایه های دموکراتیک، مشارکت در قدرت



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک