چکیده :

بحث در پیرامون انسان و شناخت راه های نیل به کمال و سعادت حقیقیِ وی یکی از مهمترین مباحث اندیشۀ بشری است و هیچ مکتبی نیست که به این مسألۀ مهم توجه ویژه ای نداشته باشد. در این میان عرفان اسلامی و اومانیسم غربی، دو مکتب بسیار مهمی هستند که ظاهراً به انسان ارزش خاصی قایل هستند، ولی نگاهی ژرف به مبانی اندیشه های این دو مکتب، نکات بسیار مهمی را آشکار می¬کند و آن این که عرفان اسلامی و اومانیسم غربی، علی رغم اشتراکات ظاهری، تفاوت های جوهری و بنیادین در مورد جایگاه انسان دارند. به این شکل که عرفان اسلامی با اصالت دادن به خداوند به عنوان یگانه خالق هستی و پیوند دادن انسان به امر قدسی و خداوند متعال، طرق خداگونه شدن انسان را هموار می¬کند، ولی اومانیسم غربی با اصالت دادن به انسان، در حقیقت وجود خداوند را نفی می کند و با تکیه بر جنبه¬های ناسوتی انسان، او را از عروج به عالم بالا و سعادت حقیقی باز می¬دارد. نگارندگان قصد دارند در این مقاله این موضوع را مورد تحلیل و بر رسی قرار دهند و هویت های فراموش شدۀ انسان را در اومانیسم غربی نشان دهند.

کلید واژگان :

انسان، عرفان اسلامی، اومانسیم غربی، خدا، عقل، دین، دنیا



ارزش ریالی : 500000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک