چکیده :

گردونه ی تصوف در ابتدا با زهد وعزلت به چرخش درآمد. اما سایه ی شوم نا به سامانی وظلم حاکم بر جامعه، صوفی بی غش را بر آن داشت روزنه ای در این تیرگی بجوید، تا از میزان فشار بر قشر آسیب پذیر جامعه کا سته شود. او با پشتوانه ی شریعت در صدد مبارزه باستم موجود برآمد. مبارزه ای که نیاز به توان جسمانی ندارد بلکه قدرت ایمان و توکل می طلبید. با اتکای به این دو قدرت، گاه جافی خاطی را از عاقبت عملش می ترساند، و گاهی اورا با امید به رحمت لایزال محبوب شاد می کرد. مردم عامی را نیز با موعظه های عتاب آمیز خود به بیداری دعوت می نمود . این مقاله تلاشی است برای نمودن تعامل صوفیان با جامعه وحاکمان وقت ونقش موثر صوفیه در بیداری مردم نسبت به ظلم حاکم، هم چنین بیان رهنمودهای برخی از صوفیان به منظور کاستن آزارهای نظام، که بازتاب این تعاملات در برخی از کتب معتبر عرفانی چون تذکره الاولیای عطار وکشف المحجوب هجویری به وضوح مشهود است. روش تحقیق بر پایه ی نظریه ی گلدمن انجام گرفته. او معتقد است که آفرینندگان آثار ادبی در واقع اجتماع هستند نه نویسندگان.

کلید واژگان :

صوفیه، حکومت، جامعه، تعامل، ظلم ستیزی



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک