چکیده :

مقدمه و هدف: خانواده، هسته مرکزی هر جامعه و یکی از پایه های اساسی آن محسوب می گردد. اصولا داشتن یک کودک که دارای ناتوانایی های ذهنی و جسمی خاصی است برای خانواده ناراحت کننده است و می تواند آرامش و امنیت این نهاد مهم را تغییر دهد و منجر به رفتارهای مخرب، پرخطر و ضد اجتماعی اعضای چنین خانواده هایی (والدین و دیگر فرزندان) گردد. لذا هدف از این پژوهش بررسی ارتباط میان راهبردهای مقابله ای مورد استفاده و میزان صمیمیت در زوجین دارای کودک استثنایی می باشد. روش کار: روش پژوهش توصیفی و همبستگی است. نمونه شامل 60 نفر از افراد دارای کودک استثنایی شهرستان آباده می باشد که به روش تصادفی منظم انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه راهبردهای مقابله ای لازاروس و فلکمن (WOCQ) و مقیاس صمیمیت واکر و تامپسون استفاده شده است. یافته ها: برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری استفاده شده است. نتایج تحلیل نشان داد که بیشترین راهبرد مقابله ای مورد استفاده در زوجین دارای کودک استثنایی، هیجان مدار (مقابله روياروگر، دوري جويي، گريز- اجتناب و خويشتنداری) می باشد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین راهبرد مقابله ای مسئله مدار (جستجوي حمايت اجتماعي، مسئوليت پذيري، حل مدبرانه مسئله و ارزيابي مجدد مثبت) و صمیمیت زوجین ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد و بین راهبرد مقابله ای هیجان مدار و صمیمیت ارتباط معنادار نیست. با استفاده از رگرسیون چند متغیری مشخص گردید که از میان الگوهای مربوط به راهبرد مقابله ای مسئله مدار به ترتیب جستجوی حمایت اجتماعی و ارزیابی مجدد مثبت، پیش بینی کننده میزان صمیمیت زوجین می باشند. بحث و نتیجه گیری: استفاده از راهبرد مقابله ای مسئله مدار باعث افزایش صمیمت میان زوجین دارای کودک استثنایی می شود. لذا سازمان هایی مانند نیروی انتظامی می توانند از روش های عملی (مانند کارگاه های آموزشی یا مشاوره های گروهی)، جهت افزایش استفاده از این راهبرد مقابله ای در چنین خانواده هایی بهره جویند تا زمینه جهت پیشگیری یا درمان مسائل این خانواده ها و در نهایت امنیت آنان فراهم آید.

کلید واژگان :

راهبردهای مقابله ای، صمیمیت، زوجین، کودک استثنایی، امنیت.



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک