این مقاله در پی شناخت موانع انتقال فناوری دانشگاهی است، از آن رو که غلفت و ناآگاهی درباره آن منتج به پارادوکس اروپایی میشود. لذا با بهرهگیری از ادبیات موجود در حوزه موانع انتقال فناوری و استفاده از روش تحقیق فراترکیب و کاربرد مدل عمومی انتقال فناوری، عواملی از جمله تفاوت فرهنگی (کسب دانش، شناسایی مشکل و الگوی منبع به سمت تقاضا در دانشگاه در مقابل کسب سود؛ یافتن راهحل؛ و الگوی تقاضا به سمت منبع در صنعت)؛ تفاوت هنجاری (دانش به عنوان کالای عمومی در دانشگاه در مقابل دانش به عنوان کالای نیمه خصوصی در صنعت) ؛ تفاوت انگیزه (شناخته شدن توسط همکار حرفهای در دانشگاه در مقابل پاداشهای مالی در صنعت) ؛ تفاوت هدف پژوهش و عامل زمان (تحقیقات بنیادین طولانی مدت دانشگاه در مقابل تحقیقات کاربردی کوتاه مدت در صنعت)؛ تضاد منافع (انتشار سریع دانش در دانشگاه در مقابل تصاحب دانش فنی در صنعت)؛ موانع فردی (انتقال فناوری به عنوان وظیفه فرعی در دانشگاه در مقابل وظیفه اصلی در صنعت) ؛ موانع ساختاری (بوروکراسی دانشگاهی در مقابل انعطافپذیری صنعتی) و موانع نگرشی برخی مدیران صنعت به همکاری با دانشگاه را شناسایی میکند. هدف اصلی این جمعبندی، ایجاد و تسهیل ارتباط میان موضوعی است که به محققان کمک میکند حوزههای مطالعه نشده موانع انتقال فناوری که نیازمند تحقیق و شفافسازی هستند شناسایی شود.
کلید واژگان :موانع؛ انتقال فناوری؛ دانشگاه؛ مفاهیم؛ نوع شناسی
ارزش ریالی : 500000 ریال
با پرداخت الکترونیک