چکیده :

جهانی‌شدن فرآيندی است که جوامع مختلف را به یکدیگر نزدیک ساخته و این فرآیند نوعی تحول جغرافیایی اجتماعی محسوب مي شود كه مناسبات اجتماعی، اقتصادی، سياسي و فرهنگی را متاثر مي‌سازد. جهاني‌شدن اين ضرورت را هر روز بيش‌تر مي‌كند كه قدرت واحدي بايد در عرصه‌ي بين‌الملل باشد تا منافع همه‌ي كشورها و جوامع را منصفانه و عادلانه تامين كند. در دهه‌هاي اخير فکر هم‌بستگي متقابل بين کشورها، آزادسازي‌هاي اقتصادي و تجاري و جهاني شدن اقتصادها قوت بيش‌تري گرفته است. فاصله گرفتن از سياست‌هاي درون‌نگر (جايگزين‌سازي واردات) و اقبال به سمت و سوي سياست‌هاي برون‌نگر (گسترش صادرات) از ويژگي‌هاي ديگر اين دوران است. از ديگر سو نيز فعاليت‌هاي خصوصي‌سازي عمدتاً ناشي از عواملي مانند تداوم گرايش عمومي به كاهش نقش دولت در اقتصاد، محدوديت‌هاي بودجه‌اي، نياز به جذب سرمايه‌گذاري، تحول فن‌آوري و ... است. با اين حال با توجه به آن كه موج خصوصي‌سازي در سراسر جهان به موجي فعال و فراگير بدل شده است لزوم توجه به آن در سايه جهاني‌شدن امري ضروري به نظر مي‌رسد. در سطح ملي نيز يکي از ابزارهاي مهم براي مبارزه با چالش‌هاي فراروي جهاني‌شدن، گسترش رقابت است و براي اين هدف،‌ خصوصي‌سازي مي‌تواند نقش مهمي را ايفا کند. خصوصي‌سازي نه تنها در تقويت زيربناي اقتصاد مؤثر است و از بار هزينه‌هاي دولتي مي‌کاهد بلکه با توزيع مجدد ثروت مي‌تواند در تامين عدالت در سطح کشوري نقش بسيار مهم و ارزنده‌اي را ايفا کند. بر همين اساس در اين مقاله سعي مي‌شود به نقش اين دو مقوله مهم جهان معاصر پرداخته شود.

کلید واژگان :

جهاني شدن، توسعه پايدار، دهكده جهاني، بخش دولتي و خصوصي.



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک