چکیده :

توسعه ارتباط صنعت و دانشگاه بدلیل اثرات و پیآمدهای بسیار مثبت آن در ایجاد تحولات تکنولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی از دیرباز مورد توجه استراتژیست¬ها، سیاستگذاران و برنامه¬ریزان دانشگاهی و صنعت قرار داشته و تلاش¬های فراوانی جهت ایجاد پیوندی اثربخش بین صنعت و دانشگاه صورت گرفته است. قرن 21 رقابت بین¬المللی اقتصادی بر پایۀ دانش است. رقابت در بازار تکنولوژی محور امروز جهان مستلزم ادغام دانش¬های نوین با صنعت است. صنعتی که بی¬بهره از دانش روز باشد، محکوم به زوال و دانش بدون کاربرد در صنعت بی¬ارزش قلمداد می¬شود و این یعنی پیوند دانشگاه با صنعت. هدف از تدوين مقالة حاضر، بررسي نظريه¬ها، الگوها و مدل¬هاي موجود ارتباط ميان دانشگاه، صنعت و ساير نهادهاي مؤثر در اقتصاد دانش بنيان است. در اين مكتوب، مدل¬هاي پيچش سه¬جانبه TH1، TH2، و TH3 (اِتزكووايتز و لِيدِسدورف)، الگوي تكاملي (بِركوويتز و فِلدمَن)، پيچش¬هاي چهارجانبه و پنج¬جانبه (كارايانيس و كَمپبِل)، پيچش پنج¬جانبة بومي (صمدي¬مياركلائي)، و پيچش N تائي ارتباطات دانشگاه-صنعت (لِيدِسدورف) مورد بررسي قرار گرفتند.

کلید واژگان :

دانشگاه، صنعت، الگوهاي ارتباطي، اقتصاد دانش بنيان



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک