رشد سریع و بیقواره پیکره شهرهای ایران در دهههای اخیر باعث کشیده شدن این ساختوسازها به حریم آرامستان¬ها شده و ناخواسته منجر به ورود این مجموعه¬ها به داخل شهر شده است. از سوی دیگر نظام برنامهریزی در ایران در خصوص برنامهریزی آرامستان از سابقه پر باری برخوردار نیست و علیرغم کوششهایی که بهصورت پراکنده در این زمینه انجامشده، اما همچنان وجود رویکردهای متفاوت و غیرعلمی، اثرات منفی بسیاری بر این کاربری مهم داشته است. بنابراین بدون اینکه از سوی مسئولان شهری برنامه مدون و مداومی بهمنظور حفظ این عناصر هویتی و استفاده از قابلیتهای بالقوه آنها وجود داشته باشد. این مجموعهها امروزه به بخشهای فراموششده¬ای از شهرهای ایران تبدیلشدهاند. خصوصاً آرامستان¬های تاریخی درونشهری، که باوجود استمرار حیاتشان و با داشتن قابلیتهای بالقوه و شگرفی که میتوانست در خدمت جنبههای مختلفی از رشد شهری باشد، به فراموشی سپردهشده و بهگونهای متروک به حال خود رهاشدهاند و اثری از پویایی فضای شهری در این مجموعهها دیده نمیشود. مطالعه 8 طرح جامع از شهرهای مختلف کشور گویای این وضعیت نابسامان آرامستان در طرحهای شهری و عدم توجه کافی به این مقوله میباشد. روش مورداستفاده در این تحقیق، راهبرد تحقیق کیفی با رویکرد نظریه¬های زمینه¬ای است. هدف تحقیق پیشرو، بررسی نقش آرامستان در شهر، بهعنوان یک فضای شهری، در جوانب گوناگون فرهنگی و اجتماعی است، که هر یک بهنوبه خود میتواند یاری بخش حل مسائل فوقالذکر باشد. در ادامه با بررسی موردی یکی از آرامستان¬های موفق در جهان با تکیهبر جنبههای اجتماعی و فرهنگی این مجموعهها در شهر، به بیان راهکارهایی برای باز زنده سازی و نشاطبخشی به این کاربری و ارتقای نقش آرامستانها در شهرهای ایران، بهسوی استفاده هر چه بیشتر از قابلیتهای بالقوه و بالفعل آنها پرداخته میشود. در پایان نیز توصیهها و پیشنهادهایی راهبردی در طرح منظر آرامستانها بهمنظور مدیریت مناسب آنها بهمثابه مناظر فرهنگی باارزش ارائه میشود.
کلید واژگان :آرامستان، منظر فرهنگی، شهر، فضای شهری، مدیریت
ارزش ریالی : 300000 ریال
با پرداخت الکترونیک