چکیده :

استفاده از مدل¬های بخشی برای تحلیل تقاضای انرژی، برآوردی صحیح تر از تقاضای انرژی را به دست می¬دهد چرا که در هر بخش ممکن است متغیرهای توضیحی، اثرات متفاوتی بر متغیر وابسته داشته باشند. در این مقاله با استفاده از روش اقتصادسنجی داده-های ترکیبی و با تقسیم بندی استان¬های کشور با توجه به درجه توسعه یافتگی بخش کشاورزی آن¬ها، تابع تقاضای انرژی در بخش کشاورزی طی دوره زمانی 1390-1381 برآورد شد. بعد از انجام آزمون¬های تشخیصی، مدل اثرات ثابت جهت برآورد انتخاب گردید و از روش حداقل مربعات تعمیم یافته برآوردی (EGLS) تابع تقاضای انرژی برآورد شد. نتایج در هر سه گروه استان¬های توسعه یافته¬تر، کمتر توسعه یافته و توسعه نیافته حاکی از است که کشش¬های درآمدی تقاضای برق و نفت گاز مثبت و به جز کشش درآمدی برق در استان¬های توسعه نیافته در بخش کشاورزی، کمتر از واحد بدست آمد. کشش¬های قیمتی تقاضای برق و نفت¬گاز در بخش کشاورزی طبق انتظار منفی و کمتر از واحد است. بنابراین سیاست¬های قیمتی کارایی لازم جهت کاهش مصرف در این بخش را ندارند و باید با جایگزینی وسایل و تجهیزات برقی، ماشین آلات و ادوات نفت گاز سوز با کارایی بالاتر، همسو با افزایش تولید محصولات این بخش، مصرف این دو حامل انرژی را کاهش داد.

کلید واژگان :

تقاضای برق، تقاضای نفت¬گاز، درجه توسعه یافتگی، مدل داده¬های ترکیبی.



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک