چکیده :

مسئله اصلی مقاله حاضربررسی نحوه فعالیت ودگرگونیهای است که سازمان منافقین درطول بیش ازچهل وهشت سال اززمان تاسیس دراستراتژی مبارزاتی خودداده است وبه تناوب ایده فعالیت سیاسی یاهمان فازسیاسی رادرمواقعی چاشنی استراتژی اصلی مبارزاتی خود که همان ترورودست زدن به عملیات نظامی است ،نموده است. پرسش اصلی مقاله حاضراین است که چه عواملی سازمان را درمقاطعی ازفعالیتهای خود به سمت وسوی فعالیتهای سیاسی سوق داده وسازمان فعالیت سیاسی رابرعملیات نظامی وترور ترجیح داده است ؟ برخی ازپرسشهای فرعی مطرح شده دراین مقاله نیزعبارتنداز:آیا سازمان به مبارزه سیاسی اعتقاددارد؟جایگاه مبارزه سیاسی دراستراتژی مبارزاتی سازمان چیست؟آیا اساسا"تشکیلاتی که ازهمان بدوتاسیس براساس تروروعمایات مسلحانه بنیان گذاری شد،می تواند برخلاف مرام واصول مبارزاتی خود واقعا"ازتروربه فازسیاسی گذرکند؟ فرضیه اصلی مقاله نیزاین است که سازمان مناقفین به دلیل الزام سیاسی ناشی ازپیروزی انقلاب اسلامی درسال 75 موقتا"استراتژی فازسیاسی را تا اوایل سال شصت ومجددا"به دلیل الزام شرایط بین المللی ناشی ازاشغال عراق توسط آمریکا ونیزموج جهانی ضدتروریسم موجود برخلاف فلسفه وجودی تاسیس خود ودرجهت حفظ وبقای خود به فعالیتهای سیاسی روی می آورد درحالی که فی نفسه سران ورهبران اصلی سازمان اعتقادی به این شیوه وروشها ندارند. واژگان کلیدی:

کلید واژگان :

منافقین،مجاهدین خلق،جمهوری اسلامی ایران،انقلاب اسلامی،ترور،تروریسم ،عملیات مسلحانه،فازسیاسی



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک