بررسی رابطه بین مدیریت دانش با اثربخشی سازمانی در کارکنان

یکی از موضوعاتی که از دیر باز در بحث تئوری های سازمانی مورد توجه قرار گرفته بحث اثربخشی سازمانی بوده است. هنگامی که یک سازمان تلاش می کند که به اهداف خود دست یابد، عدم ثبات درونی و تهدیدها در محیط خارجی، دستیابی به اهداف را به تأخیر انداخته یا حتی فرآیند آن را تخریب می سازد. مطالعات مختلفی در جهت بررسی تاثیر عوامل زمینه ای بر اثر بخشی سازمان صورت پذیرفته است ولی از آن جایی که ما در عصر دانش زندگی می کنیم و امروزه مدیریت دانش، به منشا دستیابی به مزیت رقابتی تبدیل شده است. هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه بین مدیریت دانش با اثربخشی سازمانی می باشد. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماري کارکنان یمی از بانک های دولتی استان مازندران می باشد که نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 183 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های استاندارد مدیریت دانش و محقق ساخته اثر بخشی استفاده شده است. ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 0.93 و 0.92 بدست آمده است. براي تجزيه و تحليل داده ها از دو روش آمار توصيفي(متغيرهاي جنسيت، تحصیلات و سن) و آمار استنباطي (ضريب همبستگي، آنالیز واریانس) با نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین مدیریت دانش و اثربخشی سازمانی رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد.

مدیریت دانش، اثر بخشی، سازمان، کارکنان.