چکیده :

این مطالعه با بررسی و پژوهش میان کارکنان کم سواد کارگاه های تولیدی زیرمجموعه تامین اجتماعی استان گیلان، قبل و پس از کشف و اشتراک گذاری «دانش ضمنی»، اقدام به سنجش بهره وری نموده است. پیمایش این روند، ایجاد جهش در ارتقاء بهره وری، علی الخصوص در کارگاه های تولیدی مستقر در شرکتهای کارآفرین به تاسی از ماهیت اینگونه مشاغل را، با بکارگیری صحیح «مدیریت اشتراک گذاری دانش ضمنی» در محیطی باثبات و متعامل، به اثبات می رساند. در این تحقیق مشخص شد که کارگران ساده برای تسهیم دانش خود، در مقایسه با کارمندان و تحلیل گران تحصیل کرده، بسیار کم توقع ترند؛ همچنین اگر ترس از دست دادن دانش و مهارت منحصربفرد خود را داشته باشند، می تواند مانعی بر اشتراك دانش باشد. در برابر مولفه هائی چون فقدان روند انگیزشی در اعمال پاداش و پرداخت اضافی در قبال افزایش بهره وری از مجرای تسهیم دانش، همچنین عدم امنیت شغلی و سایر موانع اشتراک گذاری دانش، با طرح پیشنهاداتی در خصوص نحوه توسعه ی تحقیق، طراحی و فضاسازی محیط تعاملی، ثبت و ذخیره گردش دانش و همچنین لزوم ایجاد دستورالعمل های انگیزشی و فرهنگ سازی، برای تدوین مدلی فراگیر در این زمینه ارائه شده است.

کلید واژگان :

اشتراک گذاری، دانش ضمنی، دانش صریح، بهره وری کارگاه ها، شرکتهای کارآفرین



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک