چکیده :

خنده¬های رستم در موقعیت¬های گوناگون، چون: بزم، رزم، شکار و حالت¬های متفاوت روحی- روانی مثل: خشم، عصبانیّت، شادی، مستی و... از شاخص¬ترین کنش¬های شناخته شدۀ چهرۀ این ابر پهلوان در شاهنامه است. سئوال اصلی این تحقیق آن است که آیا این خنده¬ها، بازتاب طبیعی و عادی رفتار چهرۀ وی می¬باشد، یا این که تهمتن، منظور خاصی را از این خنده¬ها می¬خواهد بیان کند؟ با تأمّلی در این خنده¬ها، می¬توان دریافت که این خنده¬ها به ویژه در مقابل دشمنان و حریفان و در هنگامۀ کارزار، بیشتر از رفتار طبیعی چهره، معنی می¬یابند و به یک رمز و نمادگان فرهنگی تبدیل می¬شوند؛ تا آنجا که در پاره¬ای مواقع، حتی به صورت اسم شب، برای نگهبانان، معنی پیدا می¬کند. از طرف دیگر این خنده¬ها واگویه¬های درونی رستم می¬باشند که می¬توانند؛ درون ناآرام و پُر تلاطم وی را به خوبی بنمایانند. در عالم سینما، به بررسی حالات مختلف چهره، میزانسن گفته می¬شود. فردوسی در شاهنامه به صورتی درخور از خنده¬های رستم برای میزانسن چهرۀ وی بهره گرفته است. نوشتۀ حاضر با استفاده از روش توصیفی– تحلیلی، فراهم آمده است. یافته¬های این تحقیق نشان می¬دهد خنده¬های رستم، معنایی نمادین دارد. از این خنده¬ها، می¬توان به عنوان یک نمادی فرهنگی و تکیه کلام فرهنگی، برای معرفی هرچه بهتر چهره و شخصیت وی، بهره جُست و در عرصه¬های گوناگونی چون: پرده¬ خوانی، تئاتر، پیکر تراشی، سینما، مینیاتور، نقّاشی، نقّالی، نگار گری و...در پردازش چهرۀ رستم استفاده کرد.

کلید واژگان :

خنده، رستم، شاهنامه، صحنه پردازی، نمادگان فرهنگی.



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک