چکیده :

منظور از مديريت زمان اين است كه ما بايد بر خويشتن مديريت کنيم نه زمان. زيرا در حقيقت زمان در حال گذر است و اين ما هستيم كه بايد از زمان به درستي استفاده نموده و بهره لازم را ببريم. طبق نظر برخي از صاحب¬نظران علم مديريت، مديريت زمان در واقع همان مديريت بر خويشتن است. زمان تنها منبعي است که با يک نرخ ثابت صرف مي¬شود يعني در هر دقيقه 60 ثانيه و در هر ساعت 60 دقيقه! بنابراين همه نياز دارند که بدانند چگونه از زماني که در اختيار دارند بهره بگيرند. هر انديشه و هر اقدامي نياز به زمان دارد و هر عاملي و هر امري که زمان مي¬طلبد، مي¬تواند به طور بالقوه ضايع¬کننده وقت هم باشد، هر يک از ضايع¬کنندگان وقت به طور بالقوه توليدکنندگان فشار رواني نيز هستند بنابراين شناخت درست و به موقع عواملى كه وقت ما را هدر مى دهند بسيار مهم است تا بتوان از زمان به نحو مؤثري بهره گرفت و بر خويشتن مديريت نمود و بهره¬وري در کارها را افزايش داد. پژوهش حاضر به روش توصيفي- پيمايشي، مقطعي است که بر روي 182 نفر از دانشجويان دانشگاه رازي استان کرمانشاه، انجام گرديد. اطلاعات براساس پرسشنامه¬ جمع آوري که روايي آن براساس پانل متخصصين انجام و پايايي آن با محاسبه ضريب آلفاي کرونباخ برابر83/0 محاسبه گرديد. تجزيه و تحليل با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. هدف از اين تحقيق بررسي عوامل اثرگذار بر مديريت بر خويشتن در دانشجويان دانشگاه رازي بوده است. يافته¬هاي حاصل از 4 ، 5، 6، 6 و 4 سئوال تحقيق به ترتيب گوياي آن است که تمايل به موفقيت، به ميزان 9/95 درصد ؛ مهارت در انجام کارها، به ميزان 1/95 % ؛ برنامه¬ريزي در انجام کارها، به ميزان 8/94 درصد؛ عدم آسان¬گيري در انجام کارها، به ميزان 9/92 % و عدم عجله و دستپاچگي در انجام کارها، به ميزان 1/92 % مي¬تواند بر مديريت زمان و مديريت بر خويشتن مؤثر واقع گردد.

کلید واژگان :

مديريت زمان، بهروري در کارها، اصلاح الگوي مصرف، دانشجويان دانشگاه رازي کرمانشاه



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک