چکیده :

هدف پژوهش حاضر، تبیین نقش میانجی یادگیری سازمانی در ارتباط علّی بین مدیریت کیفیت جامع و نوآوری در بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را 200 نفر از کارمندان دانشکده پزشکی دانشگاه اصفهان تشکیل می دادند. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان و به روش تصادفی ساده، 132 نفر تعیین گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. روایی پرسشنامه با بهره گیری از روایی محتوایی و روایی سازه تأیید شد و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ تعیین گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها، از مدل یابی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار SMART-PLSاستفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که مدیریت کیفیت جامع بر نوآوری و یادگیری سازمانی تأثیر مستقیم و معناداری دارد. همچنین یافته ها نشان داد که تأثیر یادگیری سازمانی بر نوآوری مثبت و معنادار می باشد. علاوه بر این، یافته ها حاکی از آن است که یادگیری سازمانی نقش میانجی در ارتباط بین مدیریت کیفیت جامع و نوآوری ایفا می کند. با توجه به نتایج بدست آمده، مدیریت کیفیت جامع و یادگیری سازمانی می توانند در جهت ایجاد نوآوری موثر واقع شوند.

کلید واژگان :

مدیریت کیفیت جامع، یادگیری سازمانی، نوآوری.



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک