چکیده :

ﺷﺎﻫﻨﺎﻣﻪ ﺳﺮﺷﺎر از اﻧﺪﯾﺸﻪﻫﺎي ژرف در ﺣﻮزهﻫﺎﯾﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺟﻬﺎنﺷﻨﺎﺳﯽ و اﻧﺴﺎن ﺷﻨﺎﺳﯽ است. در ﺷﺎﻫﻨﺎمه ﻋﻘﻞ، خرد، دانش و علم بر همه چیز ترجیح داده شده است. ﻓﺮدوﺳﯽ ﺑﺎ درك ﻋﻤﯿﻖ ﺟﺮﯾﺎن ﻫﺎي ﻓﮑﺮي و ﺳﯿﺎﺳﯽ روزﮔﺎر ﺧﻮد از ﯾﮏ ﺳﻮ و از ﻫﻢ ﮔﺴﯿﺨﺘﮕﯽ و ﮔﺴﺴﺘﮕﯽ ﭼﯿﺴﺘﯽ و ﮐﯿﺴﺘﯽ اﯾﺮاﻧﯿﺎن، ﺑﻪ ﭼﻨﯿﻦ ﮐﺎر ﻣﻬﻤﯽ ﻫﻤﺖ ﮔﻤﺎﺷﺖ. شاهنامه کتابی است که با ستایش خرد آغاز می شود، ﻧﻤﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﻣﺘﻌﻠﻖ ﺑﻪ ﯾﮏ ﻣﻠﺖ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﻠﮑﻪ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ همه ﻣﻠﺖ ﻫﺎﺳﺖ. گرچه بیشتر سروده فردوسی حول محور جنگ است که آن را بد می داند، ولی، ﭘﯿﺎمﻫﺎي ارج ﮔﺬاري ﻋﻠﻢ و داﻧﺶ، اﻋﺘﺒﺎر و اﺣﺘﺮام به اﻧﺴﺎن، ﮔﺴﺘﺮش داد و دادگری، میانه روی و آزادﮔﯽ، شجاعت و خویشتن داری در سراسر آن مواج است. داﺳﺘﺎن ﻫﺎي ﺷﺎﻫﻨﺎﻣﻪ ﮐﻠﯿﺪﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺑﺮاي ﺑﺎزﮐﺮدن ﻗﻔﻞ رواﻧﺸﻨﺎﺳﯽ ﺟﻤﻌﯽ اﻧﺴﺎن اﯾﺮاﻧﯽ. اﯾﻦ داﺳﺘﺎن ها ﻫﻮﯾﺖ اﻧﺴﺎن اﯾﺮانی را تبیین می ﮐﻨﻨﺪ و ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﻨﺪ ﮐﻪ اﻧﺴﺎن اﯾﺮاﻧﯽ در ﻣﻨﺎﺳﺒﺎت ﺧﻮﯾﺶ ﺑﺎ دﯾﮕﺮان و ﺑﺎ ﺧﻮد ﭼﮕﻮﻧﻪ اﻧﺪﯾﺸﯿﺪه اﺳﺖ و ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻋﻤﻞ ﮐﺮده اﺳﺖ. آداب و رسوم ﮐﻬﻦ اﯾﺮاﻧﯽ، در اﺳﻄﻮره و ﺣﻤﺎﺳﻪ ﺑﺎ حفظ وﯾﮋﮔﯽ و ﺗﻐﯿﯿﺮهای ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ دو ﺣﻮزه اخلاق و سازگاری با منش فرهنگی جامعه ایران، سال ها به پیش آمده است. ذﻫﻦ و زﺑﺎن اﯾﺮاﻧﯿﺎن همواره با رشد مرحله های ﻓﮑﺮي ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ، از پرتو اﺳﻄﻮره ﺑﺎوري و اﺳﻄﻮره ﭘﯿﺮاﯾﯽ در زندگی حال خویش، جدایی ایجاد نکرده است. نتیجه این که، سخن همیشه تازه فردوسی در شاهنامه از جامعه دانایی‌محور و دانش‌بنیان سرچشمه دارد. وقتی شاهنامه خوانده می شود صدای حکمت‌ورزی و پرهیز از خشونت به گوش می‌رسد زیرا، کتابخانه ای از اخلاق و منش پاک ایرانیان در دسترس قرار دارد، که مردمانش برحق و برای حق در برابر بیگانه سرستیز دارند و توامان، خردورزانه و سلحشورانه از استقلال سرزمین مادری خود پاسداری می کنند.

کلید واژگان :

فردوسی، شاهنامه، اخلاق، حکمت



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک