چکیده :

خصایص سیر تحول حول محور اخلاق و سیاست، در بخش اساطیری شاهنامه فردوسی و ایلیاد و ادیسه هومر، تطبیقی است. برای دریافت فضیلت انسانی، اخلاق نیاز است. مدار اخلاق، راستی و درستی و حق و حقیقت است. سیاست، الگویی فکری و فرهنگی است که مردم و جامعه را هدایت می کند، حال آن که غرض سیاست، چاره گری و سودبری می باشد. نفع آخائیان در تهاجم به تروا، علاوه بر کسب حیثیت، مال اندوزی است ولی، ایرانیان گرچه برای انتقام و استقلال می رزمند، هرگز طمع به اموال دیگران ندارند. در ایلیاد و ادیسه، کمک خدایان و الهه ها بسیار در سرنوشت پهلوانان نقش آفرین است. در ایلیاد زنی مانند هلن وجود دارد که سبب جنگ می شود، ولی، زنانی مانند هکوب و آندروماک نقش سازنده خانوادگی دارند. زنان در شاهنامه فردوسی فرهیخته تر به نظر می رسند، زیرا، از منظر اخلاق و سیاست، همراه زندگی سلحشور مردان سرزمین خود همگام می شوند. گفتار شاهان و پهلوانان شاهنامه که صلح و مهربانی و شادمانی را نشر می دهند، بیشتر و اثرگذارتر از خدایان و الهه های ایلیاد است. ایلیاد و ادیسه از آثار اساطیری و حماسی نخست جهان شمرده می شوند، و شاهنامه راهنمایی است که نحوه تشخیص انتخاب را در زندگی نشان می دهد.

کلید واژگان :

فردوسی، هومر، اخلاق، سیاست



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک