چکیده :

حکمرانی مطلوب یا خوب، مفهومی است که بیشتر در علوم سیاسی، مدیریت دولتی و بطور ویژه در مدیریت توسعه استفاده می¬شود. بانک جهانی حکمرانی خوب را به عنوان ارائه خدمات عمومی کارآمد، نظام قضایی قابل اعتماد، و نظام اداری پاسخگو تعریف نموده است. صندوق بین¬المللی پول حکمرانی خوب را به نتایج بهتر توسعه تعریف کرده است. بر این مبنا، حکمرانی خوب عبارت است از فرایند تدوین و اجرای خط¬مشی¬های عمومی در زمینه¬های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی با مشارکت سازمان¬های جامعه مدنی و با رعایت اصول شفافیت، پاسخگویی و اثربخشی، به گونه¬ای که ضمن برآوردن نیازهای اساسی جامعه، به تحقق عدالت، امنیت و توسعه پایدار منابع انسانی و محیط زیست منجر شود. در نتیجه مهم‌ترین شاخصه‌های حکمرانی خوب و مطلوب عبارت از مشارکت‌جویانه، وفاق محور، پاسخگویی، شفافیت، انعطاف‌پذیر، کارآمد و مؤثر، منصفانه و عام و تابع حاکمیت قانون می‌باشد. یکی از عمده تفاوت های چالش برانگیز در برنامه ریزی و مدیریت سیستم‌های مختلف، تعیین استراتژی و فرایندی است که منتج به استقرار حاکمیت خوب و مطلوب در سیستم می‌گردد. مبتنی بر این نگاه، مدیریت جهادی به عنوان مدلی ذو ابعاد، می تواند تضمین کننده حصول شاخص های فوق الذکر و در نتیجه استقرار حاکمیت خوب به عنوان یکی از برون‌داد های خود باشد. در این مقاله ضمن پرداختن به مفاهیم مدیریت جهادی و نقش آن در حصول شاخصه‌های تحقق حکمرانی خوب، استراتژی‌های مهم مشارکت شهروندان بر اساس ویژگی‌ها و پتانسیل‌های منطقه¬ای مطرح شده است. همچنین بر این نکته تأکید شده که آنچه در دنیای امروز جهت تحقق حاکمیت مطلوب در گرو آمایش سرزمین و همپوشانی عوامل توسعه و مدیریتی تعریف می‌شود، با حاکمیت مدیریت جهادی خودبخود تحقق می‌یابد.

کلید واژگان :

مدیریت جهادی، آمایش سرزمین، حکمرانی مطلوب، توسعه، مشارکت سازمانی، مشارکت مردمی.



ارزش ریالی : 100000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک