چکیده :

هدف اصلی سازمان ها، ارتقای عملکرد و رسیدن به سطحی از تعالی و پایداری به منظور حفظ بقا، رشد، سود آوری و مرتفع ساختن نیازهای جامعه می باشد. دراین مقاله تأثیر دو مفهوم كلیدی بازارمحوری و مدیرت دانش بر عملکرد بنگاه ها آزمون می شود. در این تحقیق جهت گرد آوری اطلاعات از دو روش كتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. جهت تدوین مبانی نظری و پیشینه تحقیق از روش كتابخانه ای و جهت گردآوری داده ها از جامعه آماری با استفاده از پرسشنامه، از روش میدانی استفاده گردید. جامعه آماری این پژوهش را بنگاه های كوچک استان مازندران تشکیل می دهند و برای انتخاب نمونه از نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس استفاده شده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول كوكران 623 تعیین شد كه به دلیل احتمال عدم بازگردانده شدن تعدادی از پرسشنامه ها، 044 پرسشنامه توزیع گردید.پرسشنامه استاندارد و اقتباس شده این پژوهش شامل 06 گویه است را می توان به 6 قسمت تقسیم نمود كه شامل: قسمت اول (مدیریت دانش) شامل 11 گویه، قسمت دوم (بازارمحوری) شامل 13 گویه و آخرین قسمت (عملکرد) كه در 9 گویه تدوین شده است. سرانجام داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS ، Amos و از طریق آزمون پیرسون و طراحی مدل معادلات ساختاری آزمون شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج تحلیل ها نشان داد كه مدیریت دانش و بازارمحوری تاثیر مثبت و معناداری دارد بر عملکرد بنگاه های كوچک استان مازندران دارد.

کلید واژگان :

مدیریت دانش، بازار محوری، عملکرد شركت، بنگاه كوچک، بازاریابی



ارزش ریالی : 100000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک