چکیده :

يکی از موضوعاتِ برجسته در اقوالِ عارفان عشق است که از جهاتِ مختلف به عنوانِ يک اصل در عرفان موردِ توجّه قرار می¬گيرد. از آنجا که عارفان، ذاتِ حق را معشوقِ حقيقی و آفرينش را، مَظهَر و جلوه¬گاه آن می¬دانند، از رویِ طبع به خداوند عشق می¬ورزند و در راهِ رسيدن به معشوقِ حقيقی تلاش می¬کنند. گروهی بُريدن از همه¬ چيز، جز معشوقِ حقيقي و گروهی ديگر زندگی در ميانِ مردم ولی دل¬ نبستن به هر چيز جز ذاتِ حق را راهِ رسيدن به وی می¬دانند. اين پژوهش بر آن است که با بررسیِ «عشق» در اقوالِ ابراهيمِ ادهم، عارفِ قرنِ دوّمِ هجری و آثارِ سهرابِ سپهری،‌ شاعر، نقّاش و عارفِ معاصر،‌ نشان دهد که، آيا آنها به معشوقی مجازی نيز توجّه داشته¬اند؟ راهِ رسيدنِ به معشوقِ حقيقی نزدِ آنها چيست؟

کلید واژگان :

عرفان ـ ابراهيمِ ادهم ـ سپهری – عشق.



ارزش ریالی : 100000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک