چکیده :

چکیده تشکیل شوراها در ایران به عنوان گسترده ترین نهاد مدنی از مهمترین اقدامات قانون گذاری در سال های اخیر بوده که منجر به تحولات ارزشمندی در نحوه ی حضور و مشارکت مردم در عرصه تصمیم گیری های سیاسی و اجتماعی شده است،اگرچه تشکیل آن باید بعد از انقلاب انجام می گرفت ولی به دلیل جنگ تحمیلی به تعویق افتاد و در نهایت در سال 78 بستر کار فراهم شد ولی اختیاراتی را که باید از روز اول به شوراها می دادند،داده نشد و شوراها در حد شهرداری محدود شدند و به نوعی شوراها سپر بلای مردم و دولت گردیدند.بسیاری از صاحب نظران اعتقاد دارند که دستاوردهای شورا با توجه به حضور آنها و انتظارات مردم،قابل توجه نبوده است.عدم آشنایی تعدادی از اعضای شوراها با امور اجرایی و مدیریتی و عدم آموزش های لازم،اختلافات قومی و طایفه ای و سیاسی و عدم شناخت مردم از اختیارات شوراها،از مشکلات اساسی شوراهاست.سئوال اینجاست آیا شوراها در این قالب بزرگ و جامه ی گشادی که برای آنها دوخته شده و مملو از تعهد و تکلیف در عرصه های اجتماعی و فرهنگی است بدون اینکه مایه ی دستور و امری در قواعد باشد،می تواند پاسخگوی انتظارات بحق شهروندان باشند؟شوراها باید در عرصه عمل و با تکیه بر داشته های خود،اعتماد دولت و مجلس را برای واگذاری اختیارات مطابق با شأن،جلب کنند و برای دستیابی به این مهم،شوراها باید با یک برنامه ریزی علمی و با بررسی تجارت گدشته،چالش ها و مشکلات ساختاری خود را شناسایی و ساز و کارهای لازم را برای رفع آنها مهیا نمایند و دیگر اینکه آشنایی شوراها با علم مدیریت و فنون اجرایی و آموزش های لازم می توانند در موفقیت این نهاد سهم بسزایی داشته باشد.

کلید واژگان :

جایگاه ، نقش ، شوراها ، قانونگذاری ، مشارکت



ارزش ریالی : 100000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک