بنام خدا

اخیرا مساله پیام رسان تلگرام نقل محافل است .این پیام رسان درمسیر حرکت خود با بادهای مخالف وموافق همراه است بادهای مخالف قصددارند حرکت آنرا کند ومتوقف کنند اما بادهای موافق همچنان اورا همراهی ویاری میکنند.
تلگرام یک ابزار رسانه ای است .همانند یک دوچرخه مشکل آن در مدیریت آن نیست که درخارج است نه درداخل واینکه اطاعات کاربران را دراختیار منابع اطلاعاتی قرار میدهد همه پیام رسانان اینگونه اند آنچه تلگرام را مورد استقبال قرار داده آن سهولت بهره بردن ازآنست واینکه میتوان همه منابع اطلاعاتی را درآن بدون سانسور یافت. آیا درکشورما پیام رسانی همچون تلگرام میتواند ایجاد گردد ؟بنظر بنده خیر چرا که اگر ابزاری با هما ن امکانات که درتلگرام هست بوجود آید مردم حتما ازآن استقبال میکنند اما چنین چیزی میسور است؟ اگر ممکن بود صدا وسیما نقش آفرینی میکردند ویا مطبوعات بدون سانسور فعال بودند .در این صورت ابزاری که نتواند موجب ارضاء علاقمندان خود باشد دور افکنده میشود اگر چه ایرانی باشد ورنگ اسلامی داشته باشد .مردم بدنبال اطلاعات اند ازهر منبعی که باشد .ابتدا مشکل اصلی را حل کنیم جاذبه ایرانی کار خودرا میکند .چرا مردم تلاش میکنند به آنسوی مرزها بروند یا برای همیشه ویا موقت چون در اینجا نیازهای آنان برآورده نمیشود فضای لازم برای تنفس ندارند.بناچار اگر نتوانند به آنطرف مرزها هم بروند ازطریق رسانه ها مرزهارا میشکنند .وبالاخره علت مشکلات ارزی در روزهای اخیر تلگرام وامثال آن نیست آنرا دردرون خود بیابیم.

بنام خدا

اخیرا ازدو منبع خبری مساله انتخاب یک رئیس جمهور نظامی درکشورمطرح شده است یکی درداخل بوسیله یک نماینده مجلس که چنین پیشنهادی داده است ودیگری درخارج ازکشور بوسیله شخصیتی سیاسی ایرانی درآمریکا که قبلا مشاور دولت سابق بود چنین مساله ای مطرح شد وهردو با توجه به شرایط حساسی که درنتیجه انتصابات رئیس جمهورآمریکا پیش آمده چنین پیشنهادی را پیش کشیده اند.البته برداشت بنده ازاین دو پیشنهاد محتملا شخصیت سردار سلیمانی است که درجبهه های نظامی موفق بوده اند.

در مورداین پیشنهاد دو مطلب بنظر بنده میرسد که می نویسم

یک:با توجه به اینکه رئیس جمهور اساسا جز اجرای قوانین نقش دیگری ندارند ومسائل مهمه توسط رهبری هدایت میشود چه فرقی میکند که رئیس جمهور درکسوت نظامی بوده باشد یا نباشد .درهرحال رئیس جمهور مجری دستورات رهبری است مگر آنکه قصد این باشد دوره رئیس جمهور فعلی زودتر پایان یابد

دو:کسانیکه شرایط موجودرا جنگی تلقی میکنند چرا زمانی که پیش ازبرجام همان شرایط دردولت اوباما بود چنین نظری نداشتند ومخالف با برجام بودند .اگر باردیگر شرایط برای برجام دیگری فراهم هست وقبلا رئیس جمهور در آغاز دوره دوم خود مطرح کرد چرا برای ممانعت ازبروز جنگ اجازه نمیدهند تا مرحله دیگری ازمذاکرات پیش آید .آیا برجام مانع از یک امر نظامی نشد؟ پس باردیگر میتوان چنین کرد. انتخاب یک چهره نظامی درواقع نشانه رزمی شدن دولت دربرابر اجانب است که آنها خواهان چنین نشانه هائی هستند .آنچه ایران را ازگزند اجانب بازمیدارد چهره سیاسی ودیپلماتیک آنست که دیگران دربرابر آن ناتوانند والا درامر نظامی آنان بی پرواهستند.

واگر درنهایت مساله انتخابات آینده باشد بجای طرح این پیشنهاد بهتر است محدودیت های شورای نگهبان برچیده شود ورئیس جمهور دلخواه مردم انتخاب گردد با هر کسوتی آنگاه شاهد خواهیم بود که اجانب بدیده احترام به ملت ما خواهند نگریست ودربرابر این ملت زانو بزنند

بنام خدا
اخیرا نخست وزیر اسرائیل ترامپ را به کورش بزرگ تشبیه کرده است که البته ایرادی براین اقدام نیست چه بررسی تاریخ یهود نشان میدهد که هرکس درجهت نجات وخدمت به این قوم بوده است برای آنان قابل احترام است. بنابراین برای ملت اسرائیل فرقی نمیکند که منجی آنان کورش بزرگ باشد یا ترامپ آمریکائی مهم نجات انان از ورطه نابودی است .لذا برخی از فرهیختگان ازاین تشبیه ناراحت شده اند که نباید نگران باشند چرا که بقول آن ضرب المثل عربی برای غریق تخته پاره ای غنیمت است. اما عرض بنده اینستکه چرا باید ملتی درتاریخ مدام بدنبال منجی بگردد؟آیا خود نمیتواند منجی خودباشد؟
ملت ودولتی که براساس ظلم وتجاوز پا بگیرد هرگز درتاریخ ماندنی نیست (الملک یبقی مع الکفر ویا یبقی مع الظلم) چه این ملت ودولت ازقوم یهود باشد یا مسلمان ویا بی دین .ملاک بقا دراین جهان عدالت است وعدالت نامی در گرو فرد یا ملتی نیست بلکه درگرو تصمیمات درست آنان است .پس یهود ودولت آن وهردولتی نجاتش دردست خوداوست .چه هر موهبتی که ازبیرون بدست آید قدرآنرا ندانیم کمااینکه قوم یهود قدر کورش بزرگ را ندانستند .عدالت امری درونی است نه صادراتی وبا شعار نیز بدست نمیاید.

بنام خدا
چندی است که در نقاط گوناگون کشور برخی از دختران روسری خودرا برداشته وبرسرچوبی گذاشته وبربلندی می ایستند.
این پدیده که نوعی اعتراض به حجاب اجباری است چون درخیابان انقلاب تهران آغاز شد بدین نام معروف شد.همانگونه که رهبری فرمودند مساله حجاب هم حرام شرعی است وهم حرام اجتماعی .قطعا این اعتراضات درقبال حرام شرعی نیست چرا که مسلمانان با این حکم کاملا آشنا هستند بلکه اعتراض به حرام اجتماعی آنست. چرا که اولا همه مردم ایران مسلمان نیستند تا مشمول حرمت شرعی باشند وثانیا قانون حاکم (قانون مجازات اسلامی) قانونی نامتناسب است وبرای پوشش بانوان باید قانونی منسجم درمجلس شورای اسلامی تصویب گردد. چرا که امر حجاب درجامعه یک امر فرهنگی است وباید بجای نگرش تعزیزاتی کار فرهنگی وبنیادی صورت پذیرد.بنابراین با این دید حرکت بانوان یادشده قابل احترام است اگرچه برخلاف قانون است ومجازات آنرا هم می بینند ولی اعتراض آنان باید مورد توجه مسوولان قرار گیرد. اگر ما نتوانیم این امر مهم فرهنگی را دربستر جامعه پیش ببریم قطعا با زور وفشار امکان ندارد کاری پیش رود. مگر تجربه رضاخان درتاریخ دیده نمیشود؟
این بار مساله ازسوی آقایان مطرح نیست بانوان کشورند که معترضند وحتما برخی از با حجابان نیز حامی آنانند چه حجاب اجباری آنانرا نیز ازاین امر دینی زده میکند . بیائیم در دوره با برکت ایام فاطمیه نگاهمان را به زن بگونه دیگری بکار گیریم وتنها ازدریچه فساد وبرهنگی بدان ننگریم چه حرکت بانوان میتواند سرآغاز یک دوره مهمی دراصلاحات درکشور باشد .

بنام خدا
زمانیکه منتسکیو نظریه تفکیک قوارا مطرح کرد اروپا ازآن بهره گرفت ونظام های مردمی شکل گرفتند وسه قوه مستقل در کشورها حاکم شدند که هریک بی آنکه دخالتی درقوای دیگر داشته باشند هماهنگ کشورهارا پیش بردند .
اما زمانیکه در کشورمان انقلاب اسلامی روی داد ترکیب عجیبی بوجود آمد که نه تنها درآنروزها کسی ملتفت آن نشد که امروز نیز بسیاری به راز این قوای سه گانه پی نبرده اند.
آنچه درعمل مشاهده گردید در ایران اسلامی بظاهر سه قوه وجودارد اما درواقع یک قوه قدرتمند وجوددارد ودودیگر بظاهر قوای بی یال ودم واشکم.
قوه قدرتمند کشور قوه قضائیه است که بهیچ وجه خودرا تحت دو قوه دیگر نمیداند وبقول دادستان مشهد اقتدار آن با قدرت خداوند تنها یک انگشت فاصله دارد. اما قوه مجریه وقوه مقننه که برخاسته از نیروی مردم است فاصله اش تا خداوند زمین تا آسمان است ولذا هرچند گاه بزیر مهمیز قوه قضائیه میروند ودر مورد آنان افشاگری میشود . بنابراین مساله قوای سه گانه وتفکیک قوا در ایران توهمی بیش نیست .
بنظر بنده علت اصلی اینکه چنین نتیجه ای از تفکیک قوا درکشورمان بدست آمده است محصول تسلط نهاد دیگری بنام شورای نگهبان است که نظارت کامل انتخابات را برعهده گرفته ونمایندگانی ناتوان ومجریانی ناتوانتر بدست داده است .
تنها در صورتی میتوان قوای سه گانه ومستقل ازیکدیگررا در کشور داشته باشیم که انتخابات کاملا آزاد درکشور برقرار شود آنگاه بندگان خدا فاصله اشان تا خدا به اندازه یک بند انگشت میشود وآنگاه میتوانند همدوش قوه قضائیه کشوررا پیش برند .