مديريت کيفيت زنجيره تامين به عنوان يک رويکرد سيستمي براي بهبود عملکرد سازمان ها تعريف مي شود که فرصت هاي ايجاد شده به وسيله ارتباطات پايين دست و بالادست با تامين کنندگان و مشتريان را در سازمان جاري مي سازد. در تحقيق حاضر به بررسي يکپارچگي مديريت کيفيت جامع و مديريت زنجيره تامين و تاثير آنها بر عملکرد صنايع ريخته گري قطعات خودرو در ايران پرداخته مي شود. مدل مفهومي تحقيق از ادغام چندين مدل مفهومي که در گذشته توسط محققان مختلف پرداخته شده است، حاصل شده است و جامعه آماري اين تحقيق نيز شرکت هاي توليد کننده قطعات خودرو به روش ريخته گري در ايران مي باشد و با توجه به اينکه جامعه آماري مذکور محدود بوده است لذا به جاي استفاده از نمونه برداري، کل جامعه مورد بررسي قرار گرفته است. در اين تحقيق فرضيه هاي مدل مفهومي با تجزيه و تحليل هاي آماري و استفاده از روش مدل معادلات ساختاري و نرم افزار Amos مورد آزمايش قرار گرفتند. يافته هاي ناشي از اين تحقيق نشان داد که رويکردهاي مديريت کيفيت جامع و مديريت زنجيره تامين با يکديگر همبستگي داشته و هر يک نيز بر عملکرد سازماني تاثير گذار هستند. بنابراين مديران ارشد بايد در جهت دست يافتن به مزيت هاي رقابتي نسبت به رقباي خود اين رويکردها را در سازمان مستقر نموده تا به منفعت هاي ناشي از آنها دست يابند.
کلید واژگان :مديريت کيفيت جامع، مديريت زنجيره تامين، مديريت کيفيت زنجيره تامين، عملکرد سازمان.
ارزش ریالی : 1200000 ریال
با پرداخت الکترونیک