چکیده :

طرح مسئله وجوب و ضرورت نظام هستی در ساختار فلسفی اصحاب حکمت متعالیه و تاثیر پذیری این مکتب از تعالیم و متون دینی بویژه قرآن کریم در مسئله مذکور بسیار حائز اهمیت است. شاید به همین دلیل باشد که هم در متون تفسیری و هم در متون فلسفی بزرگان این مکتب این مسئله منعکس شده است. مسئله وجوب و ضرورت نظام هستی از یک جهت مربوط به علم الهی نسبت به ما سوی خویش و مرتبه ای از مراتب علم الهی و از جهت دیگر مربوط به خود ماسوی الله و ساختار علّی و معلولی نظام هستی می باشد و در تفسیر و تحلیل جهان شناسی الهی از جایگاه خاصی برخوردار است . تقسیم بندی قضاء الهی به مراتب ذاتی و فعلی، علمی و عینی ،تشریعی و تکوینی در این نظام فکری در راستای تبیین مسئله مذکور بسیار قابل توجه می باشد این مقاله در صدد است به تبیین و تشریح مبانی مسئله وجوب و ضرورت نظام هستی از دیدگاه حکمت متعالیه –با تاکید بر آثار ملاصدرا و علامه طباطبایی-و تاثیر پذیری آنها از قرآن کریم بپردازد.

کلید واژگان :

قضاء، وجوب، قدر، هستی، علیّت، علم الهی، فعلیت



ارزش ریالی : 600000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک