چکیده :

امروزه در موضوعات اقتصادي- بازرگاني، پيش‌بيني به عنوان يكي از مهمترين شاخه‌هاي علمي مطرح شده است و روز به روز توسعه و پيشرفت مي‌نمايد. مديران بخشهاي مختلف اقتصادي و بازرگاني، به دليل وجود انبوه متغيرهاي تأثيرگذار، ترجيح مي‌دهند مكانيزمي را در اختيار داشته باشند كه بتواند آنها را در امور تصميم‌گيري ياري و مشاوره دهد. بخش كشاورزي به عنوان بخشي كه توليد كننده محصولات راهبردي(استراتژيك) و تامين كنندة مواد غذايي مورد نياز جمعيت رو به رشد جامعه است، تاثير بسزايي در بسياري از تصميم‌گيري‌هاي اقتصادي، اجتماعي و سياسي دارد. با توجه به اهميت بخش كشاورزي در اقتصاد كشور و نيز وجود عوامل تاثير‌گذار متفاوت و غيرقابل كنترل برآن، تجزيه و تحليل متغيرهاي نرخ رشد و نرخ تورم در بخش كشاورزي و آگاهي از روند آيندة آنها و نيز شناخت الگوهاي زير ساختي توليد اين داده‌ها، مي‌تواند راهگشاي برنامه‌ريزان و سياستمداران جهت اتخاذ تصميمات مناسب باشد. در اين تحقيق سعي بر انتخاب مدل مناسب براي پيش‌بيني مقادير رشد و تورم در بخش كشاورزي ايران شده است. به اين منظور از مدلهاي هموارسازي نمايي هالت وينترز و مدل ARIMA استفاده شده است. داده‌هاي ماهانه مربوط به نرخ تورم (PPI ,WPI) براي دوره 1383-1338 و داده‌هاي فصلي مربوط به نرخ رشد براي دوره 1383-1368 جمع آوري شده است. نتايج نشان داد مدل هموارسازي نمايي هالت-وينترز داراي دقت پيش‌بيني بالاتري از مدل ARIMA بوده و با داده‌هاي رشد و تورم در بخش كشاورزي ايران سازگاري بيشتري دارد. اين مدل متوسط نرخ رشد در بخش كشاورزي براي سالهاي برنامه چهارم توسعه را 7% و متوسط نرخ تورم در بخش كشاورزي را 5/10% پيش‌بيني كرده است.

کلید واژگان :

بخش كشاورزي، مدلهاي پيش‌بيني، رشد، تورم، ايران



ارزش ریالی : 1200000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک