بررسی و سنجش کشسانی زنجیره تأمین با رویکرد منطق فازی (شاهد تجربی: صنعت ساخت قطعات اتومبیل در استان مازندران)

زنجیره تأمین برای بقا در بازارهای پویا و متغیر، نیازمند ابزاری است که بتواند با کمک آن بر چالش‌های محیطی فائق آید. چنین ابزاری کشسانی است. در واقع محیط کسب و کار همواره در حال تغییر است و تغییر ایجاد کننده ريسك است. مدیریت این ریسک به سرعت در حال تغییر، یک چالش رقابتی است که نیازمند کشسانی؛ یعنی توانایی زنده ماندن، وفق یافتن و رشد در مواجهه با تغییرات متلاطم می¬باشد. بر این اساس هدف از تحقیق حاضر، بررسی و ارزیابی کشسانی و کشسانی زنجیره تأمین با انجام آزمونی تجربی در صنعت ساخت قطعات اتومبیل در استان مازندران می¬باشد. نمونه آماري، 31 شرکت و ابزار جمع‏آوري داده‏ها پرسشنامه¬ای با اجزاء استاندارد و ضريب پايايي 0.85 بوده و داده¬ها با استفاده آزمون فرضيه فازي مورد تحليل قرار گرفتند و امکان تاثیرگذاری هر یک از شاخص¬ها با توجه به درجه (تابع) عضویت پذیرش آن مشخص گردید. در پايان نتيجه‌گيري شده است كه مديران، عوامل توانمندسازی را که دارای درجه عضویت پایینی هستند، تقویت نموده و اثرات عوامل آسیب¬پذیری را که دارای درجه عضویت بالایی هستند، کاهش دهند تا دارای کشسانی بالاتری در زنجیره تامین خود باشند.

كشساني، زنجيره تأمين، منطق فازی، تابع عضویت، صنعت قطعه سازي اتومبيل