چکیده :

نظرية استعارة شناختي از ديدگاه هاي قابل توجه در زمينة تحقيقات زبانشناسي شناختي است كه با توجه به نگاشت هاي متشكل از دو قلمرو منبع و هدف، به بررسي و تحليل مفاهيم انتزاعي برپاية بازيابي « عشق » مطرح شده در زبان م يپردازد. هدف نگارندگان در اين مقاله بررسي مفهوم عناصر واژگاني در قلمروهاي حسي اين مفهوم در رسالة سوانح العشّاق خواجه احمد غزّالي ( 520 ق) به منظور مشخص كردن شبكه هاي استعاري و كشف استعاره هاي كانوني و اصلي اين مفهوم و درنهايت رسيدن به ديدگاه نويسنده دربارة عشق بود هاست . نگارندگان با استفاده از نظرية استعارة شناختي به بررسي مفهوم عشق در متن فوق پرداخته و نشان دادهاند كه ديدگاه غزّالي به عشق ديدگاهي زاهدانه و عابدانه است، نه عاشقانه.

کلید واژگان :

استعارة شناختي، نگاشت، عشق، سوانح العشّاق، احمد غزّالي



ارزش ریالی : 600000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک