چکیده :

از جمله مهم ترین بحران های اجتماعی در جهان معاصر، بحران روشن فکری است که از غرب پس از رنسانس آغاز شد و به تدریج به جوامع دیگر سرایت کرد. این مقاله ابتدا بستر تاریخی تجدد را در مغرب زمین و سپس مبانی فکری روشن فکری سکولار ایران را بررسی کرده و اثبات می کند که این نحله، پدیده ای استعماری بوده و بدین منظور، استراتژی های گوناگونی از جمله پروتستانیزم اسلامی یا اسلام اصلاحی را اجرا کرده است. گفتمان روشنفکری که در کانون توجه این مقاله است، روشنفکری مولود انقلاب اسلامی ایران که ما آن را روشنفکری اسلامی می نامیم نیست، بلکه گفتمانی غرب گرا و دین گریز است که با تابش پر فروغ اسلام در عصر حاضر، به گونه ای خودخوانده، از عنوان «روشنفکری دینی» سود جست تا بتواند توجه جوانان تشنه ی زلال اندیشه ی دینی را به خود جلب کند. مهم ترین بحث در این مقاله، رویکرد گفتمان مزبور، در مواجهه با انقلاب اسلامی است و این که برای استحاله ی تفکر ناب اسلامی، سیاست کهنه اسلام اصلاحی را در پیش گرفته است. برخی از بدعت گذاران و اجمالی از نوع رویکرد آنان، در پایان اشاره شده است.

کلید واژگان :

روشن فکری، تجدد، مبانی ، سکولاریسم، لیبرال دموکراسی، اسلام، غرب، ایران، اصلاح، سیاست.



ارزش ریالی : 600000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک