چکیده :

پژوهش حاضر با تأکید بر جلوه‌های ساختاری و مضمونی تئاتر ابزورد به‌مثابۀ شکل نوینی از پردازش نمایشی، مجموعه‌ای از اصول نمایشی وام­گرفته از این تئاتر، در نمایشنامه‌های دهۀ چهل بهمن فرسی را مطالعه می­کند. یکی از این اصول، درک نوین فرسی از مقولۀ کنش دراماتیک است که به‌نوعی، عامل اصلی انتقال مفاهیم مورد نظر نویسنده به­شمار می­رود. فرسی در این روش، متأثر از تئاتر ابزورد، نقش رویدادهای بیرونی نمایش و پیرنگ علی­ومعلولی رایج در تئاتر سنتی را کنار گذاشته و لایه‌های فکری و عقیدتی نمایش را تقویت کرده است. طرح مدور نمایش‌ها، پیچیدگی و نمایش مورب شخصیت‌ها و مواضع فلسفی- عقیدتی آنان، تصاویر شاعرانه، گسترش و غلبۀ لایة کلامی نمایش بر لایۀ کنشی و پایان باز نمایش- که در آن خبری از گره‌گشایی نیست- رویکردهای نوآورانه‌ای هستند که در نمایشنامه‌های فرسی به­کار گرفته شده‌اند که این خود نشان‌دهندۀ تأثیرپذیری بارز فرسی از این مکتب هنری و نمایشی است. مسئلة اصلی این پژوهش، کشف و شناسایی حدود تأثیرهایی است که این گونة متفاوت نمایشی بر نمایشنامه‌های بهمن فرسی داشته است.

کلید واژگان :

بهمن فرسی؛ تئاتر ابزورد؛ تئاتر روایی؛ درام نو؛ ساختار و مضمون



ارزش ریالی : 600000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک