چکیده :

در عصر حاضر، فرايند جهاني‌شدن، انسان‌ها را به سوي يكپارچگي، وحدت و شهروندي جهاني دعوت مي‌نمايد و ضرورت پرداختن به هويت ملي و بنيان‌هاي آن آشكارتر مي‌باشد. يكي از آبشخورهاي هويت ايراني، زبان و ادبيات فارسي است. درتاريخ افتخارآميز ايران، همواره هويت و همبستگي مردم از راه زبان فارسي حفظ شده است و شاعران معاصر نيز از شعر پارسي به‌عنوان ابزاري در جهت حفظ هويت ملي بهره برده‌اند. يكي از مسائلي كه شاعران معاصر با هدف تقويت هويت ملي بدان توجه نموده‌اند، بهره‌گيري از عناصر قومي، فرهنگي، تاريخي و... مشترك ميان ساكنان ايران‌زمين است. در اين راستا بزرگداشت اسطوره‌هاي قومي و ملي، ستايش عظمت باستاني ايرانيان و تأكيد بر شاخصه‌هاي مهم فرهنگي، داراي اهميت فراوان مي‌باشد. ازجمله شاعران معاصر كه به هويت ملي توجه نموده‌ است می¬توان محمدرضا شفيعي كدكني را نام برد. وی باستان‌گرايي را كه يكي از روش‌هاي برجسته‌سازي زبان است، به‌عنوان ابزاري در جهت دستيابي به هويت ملي به كار برده است. شفيعي در شعر خود به نمادها و شخصيت‌هاي اسطوره‌اي، آيين‌هاي باستاني، تاريخ و فرهنگ گذشته، و جغرافياي ايران قديم كه از عناصر فرهنگ و هويت ملي به‌شمار مي‌آيند، توجه بسيار نموده‌اند و علاوه بر اينها، شفيعي در شعرش به شخصيت‌هاي بزرگ عرفاني و ادبي گذشتة فارسي نيز پرداخته است. اين امر نشانگر توجه ويژة وي به اين بُعد از هويت ملي ايرانيان مي‌باشد. بدينسان كاربرد باستان‌گرايي در سخن شاعران معاصر را مي‌توان رويكردي به هويت ملي انگاشت.

کلید واژگان :

شعر معاصر، هويت ملي، آشنايي‌زدايي، هنجارگريزي، باستان‌گرايي.



ارزش ریالی : 600000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک