زمینه و هدف: ورود بچه تولد فرزند به خانواده تغييرات زيادي در خانواده ايجاد ميکند كه سلامت روان آنان خانواده را تحت تأثير خود قرار مي¬دهد داده و باعث بروز تغييراتی می شود و جهت سازگاري با اين تغييرات، والدين متحمل استرسهاي زيادي خواهند شد. لذا هدف از انجام این مطالعه، اثربخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی‌رفتاری بر سلامت روان مادران کودکان مبتلا به اختلالات رشدی و اختلالات رفتاری مخرب و فلج مغزی بود. روش بررسیکار: بدین منظور از بین بین خانواده های مادران دارای کودکان مبتلا به اختلالات رشدی و اختلالات رفتاری مخرب و فلج مغزی مراجعه کننده به کلینیک ها و مراکز بهزیستی و خصوصی 48 مادر که بر اساس اکتساب نمراتبا 1 انحراف معيار بالاتر از ميانگين دچار در افسردگی، اضطراب و استرس تشخيص دادهانتخاب شدند. از ميان افرادی كه در مراکز پذیرش شده بودند،نمونه ها به روش نمونه گيری در دسترس، افراد انتخاب و در دو گروه آزمایش (24 نفر) و کنترل (24 نفر) قرار گرفتند. با استفاده از يک طرح آزمايشي پيش¬آزمون-پس¬آزمون با گروه کنترل، گروه آزمايش طي 8 جلسه 2 تا 5/2 ساعته تحت آموزش مدیریت استرس قرار گرفتند، در حالي که در اين مدت گروه کنترل هيچ مداخله¬اي را دريافت نکردند. هر دو گروه در پیش-آزمون و پس¬آزمون با استفاده از مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لاویبوند و لاویبوند (1995DASS) مورد ارزیابی قرار گرفته و با کمک نتایج به روش تحلیل کواریانس بررسی شدندند. یافته‌ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که نمرات مادران گروه آزمایش در متغیر افسردگی و اضطراب پیش آزمون در درجه شدید و در پس‌آزمون در درجه متوسط بودند و در متغیر استرس در پیش‌آزمون در درجه شدید بود که بعد از درمان به درجه خفیف کاهش پیدا کرد (P<0/001001/0p<) ولی نمرات پیش‌آزمون و پس‌آزمون در گروه کنترل تغییری نکرد و در برخی متغیرها افزایش نیز یافت. نتیجه نتیجه‌گیری: با توجه به اثربخشی درمان شناختی رفتاری، این درمان می‌تواند جزء برنامه¬هاي مداخلاتي در سطوح گروه¬هاي مادران کودکان دارای نیازهای ویژه در مراکز مشاوره و بیمارستان‌های عمومی قرار گيرد و سلامت روان مادران را ارتقاء دهد. زمینه و هدف: ورود بچهتولد فرزند به خانواده تغييرات زيادي در خانواده ايجاد ميکند كه سلامت روان آنان خانواده را تحت تأثير خود قرار مي¬دهد داده و باعث بروز تغييراتی می شود و جهت سازگاري با اين تغييرات، والدين متحمل استرسهاي زيادي خواهند شد. لذا هدف از انجام این مطالعه، اثربخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی‌رفتاری بر سلامت روان مادران کودکان مبتلا به اختلالات رشدی و اختلالات رفتاری مخرب و فلج مغزی بود. روش بررسیکار: بدین منظور از بین بین خانواده های مادران دارای کودکان مبتلا به اختلالات رشدی و اختلالات رفتاری مخرب و فلج مغزی مراجعه کننده به کلینیک ها و مراکز بهزیستی و خصوصی 48 مادر که بر اساس اکتساب نمراتبا 1 انحراف معيار بالاتر از ميانگين دچار در افسردگی، اضطراب و استرس تشخيص دادهانتخاب شدند. از ميان افرادی كه در مراکز پذیرش شده بودند،نمونه ها به روش نمونه گيری در دسترس، افراد انتخاب و در دو گروه آزمایش (24 نفر) و کنترل (24 نفر) قرار گرفتند. با استفاده از يک طرح آزمايشي پيش¬آزمون-پس¬آزمون با گروه کنترل، گروه آزمايش طي 8 جلسه 2 تا 5/2 ساعته تحت آموزش مدیریت استرس قرار گرفتند، در حالي که در اين مدت گروه کنترل هيچ مداخله¬اي را دريافت نکردند. هر دو گروه در پیش-آزمون و پس¬آزمون با استفاده از مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لاویبوند و لاویبوند (1995DASS) مورد ارزیابی قرار گرفته و با کمک نتایج به روش تحلیل کواریانس بررسی شدندند. یافته‌ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که نمرات مادران گروه آزمایش در متغیر افسردگی و اضطراب پیش آزمون در درجه شدید و در پس‌آزمون در درجه متوسط بودند و در متغیر استرس در پیش‌آزمون در درجه شدید بود که بعد از درمان به درجه خفیف کاهش پیدا کرد (P<0/001001/0p<) ولی نمرات پیش‌آزمون و پس‌آزمون در گروه کنترل تغییری نکرد و در برخی متغیرها افزایش نیز یافت. نتیجه نتیجه‌گیری: با توجه به اثربخشی درمان شناختی رفتاری، این درمان می‌تواند جزء برنامه¬هاي مداخلاتي در سطوح گروه¬هاي مادران کودکان دارای نیازهای ویژه در مراکز مشاوره و بیمارستان‌های عمومی قرار گيرد و سلامت روان مادران را ارتقاء دهد. زمینه و هدف: ورود بچهتولد فرزند به خانواده تغييرات زيادي در خانواده ايجاد ميکند كه سلامت روان آنان خانواده را تحت تأثير خود قرار مي¬دهد داده و باعث بروز تغييراتی می شود و جهت سازگاري با اين تغييرات، والدين متحمل استرسهاي زيادي خواهند شد. لذا هدف از انجام این مطالعه، اثربخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی‌رفتاری بر سلامت روان مادران کودکان مبتلا به اختلالات رشدی و اختلالات رفتاری مخرب و فلج مغزی بود. روش بررسیکار: بدین منظور از بین بین خانواده های مادران دارای کودکان مبتلا به اختلالات رشدی و اختلالات رفتاری مخرب و فلج مغزی مراجعه کننده به کلینیک ها و مراکز بهزیستی و خصوصی 48 مادر که بر اساس اکتساب نمراتبا 1 انحراف معيار بالاتر از ميانگين دچار در افسردگی، اضطراب و استرس تشخيص دادهانتخاب شدند. از ميان افرادی كه در مراکز پذیرش شده بودند،نمونه ها به روش نمونه گيری در دسترس، افراد انتخاب و در دو گروه آزمایش (24 نفر) و کنترل (24 نفر) قرار گرفتند. با استفاده از يک طرح آزمايشي پيش¬آزمون-پس¬آزمون با گروه کنترل، گروه آزمايش طي 8 جلسه 2 تا 5/2 ساعته تحت آموزش مدیریت استرس قرار گرفتند، در حالي که در اين مدت گروه کنترل هيچ مداخله¬اي را دريافت نکردند. هر دو گروه در پیش-آزمون و پس¬آزمون با استفاده از مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لاویبوند و لاویبوند (1995DASS) مورد ارزیابی قرار گرفته و با کمک نتایج به روش تحلیل کواریانس بررسی شدندند. یافته‌ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که نمرات مادران گروه آزمایش در متغیر افسردگی و اضطراب پیش آزمون در درجه شدید و در پس‌آزمون در درجه متوسط بودند و در متغیر استرس در پیش‌آزمون در درجه شدید بود که بعد از درمان به درجه خفیف کاهش پیدا کرد (P<0/001001/0p<) ولی نمرات پیش‌آزمون و پس‌آزمون در گروه کنترل تغییری نکرد و در برخی متغیرها افزایش نیز یافت. نتیجه نتیجه‌گیری: با توجه به اثربخشی درمان شناختی رفتاری، این درمان می‌تواند جزء برنامه¬هاي مداخلاتي در سطوح گروه¬هاي مادران کودکان دارای نیازهای ویژه در مراکز مشاوره و بیمارستان‌های عمومی قرار گيرد و سلامت روان مادران را ارتقاء دهد. کلیدواژه کلیدواژه‌ها: مدیریت استرس به شیوه شناختی رفتاری، سلامت روان، اختلالات رشدی، اختلالات رفتاری مخرب ، فلج مغزی. . .
کلید واژگان :مدیریت استرس به شیوه شناختی رفتاری، سلامت روان، اختلالات رشدی، اختلالات رفتاری مخرب ، فلج مغزی.
ارزش ریالی : 600000 ریال
با پرداخت الکترونیک