چکیده :

اهمیت بالای بخش کشاورزی در تامین و تکمیل زنجیره غذایی و ارزآوری بالا از یک سو و وجود پتانسیل ها و محدودیت های طبیعی و انسانی از نظر بازدهی و تنوع محصولات کشاورزی از سوی دیگر؛ توجه به تولید و تجارت تخصصی محصولات کشاورزی را برای کشورها اجتناب ناپذیر کرده است. این درحالی است که منطقه گرايي و همگرایی اقتصادی با کشورهای فرامنطقه ای براساس ویژگی های مشترک اقتصادی، فرهنگی و سیاسی مي تواند مؤثرترين راه برای کشورها جهت فائق آمدن بر مشکلات بخش کشاورزی محسوب شود. بر همین اساس مطالعه حاضر به بررسی و مقایسه¬ی یکپارچگی بازار محصولات کشاورزی در D8 و G7 طی دوره زمانی 1995-2012 با استفاده از مدل جاذبه پرداخته است. براساس نتایج تخمین، مدل جاذبه به ترتیب حدود 79 و 96 درصد از ترتیبات تجاری بخش کشاورزی بین کشورهای D8 و کشورهای G7 توضیح می دهد. همچنین، براساس نتایج تخمین عوامل تعیین کننده یکپارچگی بازار محصولات کشاورزی برای D8 و G7 از نظر اهمیت و معنی داری متفاوت است که این تفاوت ریشه در عوامل مختلفی از جمله بهره وری عوامل تولید، مزیت نسبی، تنوع محصولات تولیدی، سطح فناوری و حمایت های دولتی دارد.

کلید واژگان :

یکپارچگی تجاری، مدل جاذبه، بخش کشاورزی، D8، G7.



ارزش ریالی : 600000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک