چکیده :

واژه بنگاه‌هاي كوچك زودبازده از سال 1384 در ادبيات بازار كار ايران وارد گرديده و از آن سال همواره از توانايي اين بنگاه‌ها براي ايجاد اشتغال در محافل سياسي و اقتصادي سخن به ميان آمده است. با اين وجود، در كم‌تر مطالعه‌اي با استفاده از داده‌هاي واقعي، ميزان تحقق دستيابي به هدف اصلي اين بنگاه‌ها، يعني ايجاد اشتغال، مورد سنجش و تحليل قرار گرفته است. بر اين اساس، اين مقاله مي‌كوشد تا تمايزات احتمالي موجود ميان اهداف و عملكرد بنگاه‌هاي كوچك زودبازده را از حيث اشتغال و به تفكيك جنسيت مجريان اين بنگاه‌ها در بخش كشاورزي مورد سنجش و ارزيابي قرار داده و اين بررسي در استان كرمان صورت گرفته است. داده‌هاي مورد استفاده در اين پژوهش به صورت ساليانه و طي دوره 89- 1385 جمع‌آوري و براي تبيين تمايزات موجود نيز از روش آناليز كوواريانس (ANCOVA) استفاده شده است. نتايج اين مطالعه نشان دهنده آن است كه بين جنسيت مجريان بنگاه‌هاي كوچك زودبازده و عملكرد آن‌ها از حيث ايجاد اشتغال تمايزات چشمگيري قابل مشاهده است. اين در حالي است كه تمايز معني‌داري بين مجريان حقيقي و حقوقي و عملكرد بنگاه‌ها وجود داشته و در اين ميان بنگاه‌هاي تعاوني در كاهش تفاوت عملكرد بر حسب جنسيت مجريان موفق نبوده‌اند. از حيث سياستگذاري، يافته‌هاي مذكور بيانگر قابليت‌هاي ايجاد اشتغال توسط زنان در بخش كشاورزي بوده و از اين رو، سياست‌هاي حمايتي مي‌توانند با اطمينان بيشتري بر اين گروه در اين بخش متمركز شود.

کلید واژگان :

بنگاه های کوچک زود بازده، ایجاد اشتغال، بخش کشاورزی، استان کرمان



ارزش ریالی : 500000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک