چکیده :

نابرابري‌هاي منطقه‌اي ميان مناطق مرزي و مرکزي در اکثر کشورهاي جهان سوم امري اجتناب ناپذير مي باشد، که در اثر ساختارهاي متمرکز نظام برنامه‌ريزي در فرآيند تاريخی به وجود آمده است. پژوهش حاضر با هدف بررسي نابرابرهاي منطقه‌اي، ميان مناطق مرزي و مرکزي ايران، با روش توصيفي- تحليلي انجام گرفته است. نتایج بررسي‌هاي صورت گرفته بیانگر آن است که نابرابري‌هاي منطقه‌اي ميان مناطق مرزي و مرکزي بسيار بالا بوده و این نسبت معادل 6/1 مي‌باشد. با توجه به اين ميانگين، توسعه در مناطق مرزي 057/0 و مناطق مرکزي 169/0 مي باشد. در واقع مي‌توان گفت مناطق مرکزي در ايران حدود 3 برابر بيشتر از مناطق مرزي توسعه يافته تر است. بررسي‌ها تکمیلی نشان مي‌دهد که ميزان نابرابري های درون منطقه‌اي مناطق مرزي 08/1 و مناطق مرکزي 43/1 است؛ که اين ارقام بيانگر نابرابري و عدم تجانس و واگرايي بين استان‌هاي کشور است. البته با حذف تهران نابرابري‌هاي درون منطقه‌اي مناطق مرکزي حدود 5/2 برابر کاهش مي‌يابد و به عدد 63/0 مي‌رسد و تجانس و همگرايي نسبي بر مناطق مرکزي حاکم مي‌شود. همچنين تفاوت ميان مناطق مرزي و مرکزي ايران با استفاده از آزمون T نشان مي‌دهد که مقدار T به دست آمده 793/1 با سطح معني داري 084/ است که با سطح اطمينان 90 درصد، تفاوت آشکار نسبت توسعه یافتگی مناطق مرزي و مرکزي ايران را تأييد مي‌نمايد. همچنین نتايج تحقيق نشان دهنده آن است که نه تنها ميان توسعه مناطق مرزي و مرکزي تفاوت و نابرابري وجود دارد، بلکه ميان درون مناطق چه در مناطق مرزي و چه در مناطق مرکزي نیز تفاوت هاي فاحش و چشمگيري وجود دارد. در واقع توسعه يافتگي مناطق مرکزي و توسعه نيافتگي مناطق مرزي بيانگر الگوي توسعه منطقه‌اي مرکز - پيرامون در ساختار فضايي کشوراست.

کلید واژگان :

نابرابرهاي منطقه‌اي، مناطق مرزي، مناطق مرکزي، مرکز - پيرامون، ايران.



ارزش ریالی : 1200000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک