چکیده :

در ادبیات اقتصادي حداقل اندازه کارآ به میزانی از تولید اطلاق می شود که منحنی هزینه متوسط بنگاه در بلندمدت حداقل شده و این میزان با استفاده از روش هایی چون کومانور - ویلسون، هزینه یا روش میانه قابل تخمین است . در این میان، می توان حداقل اندازه کارآ را با توجه به روند طی شده توسط بنگاه هاي موجود یا جدیدالورود در هر صنعت ارزیابی نمود . این نگاه در ادبیات اقتصاد صنعتی با روش بقا شناخته شده و از این رو، این مقاله با هدف تعیین حداقل اندازه کارآ در صنایع تولیدي ایران با این روش تدوین شده است . داده هاي این پژوهش ویژگی بنگا ه هاي صنایع تولیدي در سطح کدهاي است و براي تعیین اندازه بهینه از تکنیک ماتریس هاي انتقال استفاده شده است. نتایج این ISIC دورقمی بررسی نشان می دهد که حداقل اندازه کارآ به شدت تحت تأثیر نوع صنعتی است که بنگاه در آن فعالیت نموده و می توان صنایعی را نیز با بیش از یک اندازه بهینه مشاهده نمود . از نظر سیاست گذاري و بر اساس این یافته ها لازم است تا به جاي معرفی یک اندازه به عنوان اندازه بهینه براي کل بنگاه هاي صنعتی، اندازه بهینه براي هر صنعت معرفی شود.

کلید واژگان :

اندازه بهینه، حداقل اندازه کارآ، روش بقا، ماتریس هاي انتقال، صنایع تولیدي ایران.



ارزش ریالی : 600000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک