چکیده :

زبان شناسی شناختی مجموعه ای از نظریه ها را شامل می شود که استعارۀ مفهومی و طرحوارۀ تصویری از مهم ترین آن ها به شما می آید و به سه گروه حجمی، حرکتی و قدرتی تقسیم می شود. طرحوارۀ حجمی بر اثر تجربۀ فیزیکی انسان با حجم شکل می گیرد و در آثار ادبی مصادیق و کارکردهای فراوانی دارد که طرحوارۀ حجمی «سر» یکی از آن هاست که در پاره ای از غزلیات سعدی و حافظ شیرازی انگارۀ «سر ظرف است»، تصور می شود. سعدی و حافظ در این باره، انگاره های مشترک دارند و بر اساس آن ها برای ظرفِ سر، پیامدهایی نقشی چون اختفا و تداعی عملکرد قایل هستند. رویۀ دیگر طرحوارۀ حجمی سر، «عشق به عنوان مظروف» است که در این بعد، سعدی و حافظ انگاره های عاشقانۀ متفاوتی را به کار می گیرند که بر اساس آن ها می توان نتیجه گرفت وجه غالب عشق در غزلیات سعدی، عشق پرشور است و دال هایی چون سودا و هوس، خیال وصل، شور، حرکت و تقدم ظرف بر مظروف، بر عشق پرشور دلالت دارند؛ اما وجه غالب عشق در غزلیات حافظ، عشق رفاقتی است و نشانه هایی مانند مهر و پیوند، سر پیوند، شوق، ثبات مظروف بر عشق رفاقتی دلالت می کند.

کلید واژگان :

زبان شناسی شناختی، طرحوارۀ حجمی، سعدی، حافظ، عشق.



ارزش ریالی : 600000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک