چکیده :

حافظ در بسیاري از اشعار خود به تجربیات رویدادهاي شبانه اي اشاره کرده که دربردارندة و استفاده از تعابیري نظیر « دوش » دستاوردهاي عرفانی براي او بوده است و اغلب با کاربرد واژة نزد عرفا مناسبت دارد. « طوارق » آنها را به تصویر می کشد. این تعبیر با اصطلاح ،«... دوش دیدم که » به معناي آن چه در مناجات شب بر دل عارف و سالک وارد می شود ، از جمله « طوارق » اصطلاحات عرفانی است که مفهوم آن در اشعار شاعران عارف پیش از حافظ نیز مصادیقی دارد. از دیگر سو، ریشهیابی و تحلیل این رویاهاي شبانه که بخش قابل ملاحظه اي از تجربیات عرفانی حافظ را دربرمیگیرد، با مباحث روانشناختی رویا و راه یافتن ذهن انسان به ضمیر ناخودآگاه در شب از راههایی مانند خواب، مستی، تخیل و... به دلیل تاریکی و ناشناخته بودن شب ارتباط می یابد و لذا می توان با تأمل در اینگونه اشعار حافظ، شخصیت درونی و مدارج عرفانی او را بهتر شناخت. غایت این تحقیق، ریشهیابی و تحلیل تجربیات عرفانی در شعر حافظ است که با استفاده از روش روانشناختی یونگ در خصوص نقشی که ضمیر ناخودآگاه انسان در رسیدن به این گونه تجارب روحی دارد، صورت میپذیرد.

کلید واژگان :

حافظ، یونگ، اصطلاح عرفانی، طوارق، ناخودآگاه



ارزش ریالی : 600000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک
لیست پیام های کاربران
دکتر مهدی احمدی
دکتر مهدی احمدی ارسال شده در 1393/10/22 16:35:00
دوش دیــــدم کــــه مـلایـــک در میـخــــانـــه زدنــد
گـــــل آدم بســــرشتنـــد و بــه پیمـــانــه زدنـــد
ســاکنـــان حـــــرم ستـــر و عفـــاف ملکـــوت
بــا مـــن راه نشیـــن بــاده مـستانــه زدنــد